تصمیمگیری فرایند متفکرانهای است شامل جمعآوری اطلاعات مربوطه، ارزیابی اطلاعات، انتخاب یک گزینه از میان گزینههای موجود و در نهایت ارائه مسیری برای دستیابی به اهداف مورد نظر.
افراد میتوانند با یادگیری انواع تصمیمگیری و تصمیمگیری بر اساس ۷ مرحله اصلی، تصمیمات موثری بگیرند و نتایج آن را بر زندگی شخصی و حرفهای خود مشاهده کنند. تصمیمگیری موثر یک مهارت ارزشمند در زندگی است و یادگیری آن برای موفقیت در زندگی ضروری است.
در این مقاله به این سوال پاسخ میدهیم که تصمیم گیری چیست؟، سپس انواع تصمیمگیری، مراحل تصمیمگیری و روشهای موثر برای تقویت مهارت تصمیمگیری را بررسی میکنیم.
تصمیم گیری چیست؟
به عبارت ساده، تصمیمگیری فرایند شناخت مشکل، جمعآوری اطلاعات لازم در مورد راهحلهای مختلف و انتخاب بهترین راهحل است. این فرایند میتواند بهطور شهودی، منطقی یا ترکیبی از هر دو انجام شود:
- شهودی: روش شهودی یعنی تصمیمگیری بر اساس احساسات درونی. شهود روش قابل قبولی برای تصمیمگیری است. با این حال، برای مواقعی مناسبتر است که تصمیمگیری آسان و شخصی است و به سرعت باید گرفته شود.
- منطقی: یعنی تصمیمگیری بر اساس حقایق و ارقام
برای تصمیمگیریهای پیچیدهتر باید از یک روش سیستماتیکتری استفاده شود که هم شهود و هم استدلال منطقی را در بر میگیرد. در این تصمیمگیریها مثلا در تصمیمگیریهای حرفهای، اجتناب از واکنشهای عجولانه یا شهودی بسیار مهم است.
بهطور خلاصه در پاسخ به این سوال که “تصمیم گیری چیست؟” میتوانیم بگوییم، تصمیمگیری یعنی انتخاب بهترین گزینه از بین تمام گزینههای مختلف پیشرو که برای موفقیت در زندگی شخصی و حرفهای ضروری است. تصمیمگیری موثر میتواند منجر به کارایی بیشتر و حل مساله بهتر شود.
- بیشتر بخوانید: موفقیت چیست
- بیشتر بخوانید: چگونه به موفقیت برسیم
- بیشتر بخوانید: برای موفقیت باید چیکار کرد
انواع تصمیم گیری چیست؟
درست مانند یک سرآشپز که از یک چاقو برای هر کاری استفاده نمیکند، بهترین تصمیم نیز به موقعیت بستگی دارد. مغز ما به مجموعه کاملی از استراتژیهای تصمیمگیری مجهز است که هر کدام برای مقابله با یک نوع چالش مناسب است. به همین دلیل، ۵ نوع تصمیمگیری وجود دارد:
۱_ تصمیمات برنامهریزیشده در مقابل تصمیمات برنامهریزینشده
- تصمیمات برنامهریزیشده: همان روتینها، عادات و مجموعهای از قوانین از قبل تعیینشده هستند که شما از آنها پیروی میکنید مانند مسواک زدن، درست کردن قهوه صبحگاهی، پوشیدن لباس برای محل کار و… همه این موارد تصمیماتی هستند که روزانه بهطور خودکار گرفته میشوند. این تصمیمات نیازی به فکر کردن بیش از اندازه ندارند و مغز شما میتواند با کمترین تلاش از عهده اینها برآید.
- تصمیمات برنامهریزینشده: حال فرض کنید یک روز صبح از خواب بیدار میشوید و میبینید که بارندگی شدید است، مسیر معمول شما با آب پر شده است و نمیتوانید طبق برنامه هر روزتان پیش روید. در این شرایط آیا مسیر قبلیتان را پیش میگیرید یا مسیر جدیدی خلق میکنید؟ این یک تصمیم برنامهریزینشده است.
تصمیمات برنامهریزینشده جدید، منحصر به فرد و نیاز به حل مسئله دارند. انتخاب مسیر رفت و آمد جدید، انتخاب کتاب جدید برای خواندن، تصمیمگیری در مورد اینکه وقتی مواد اولیه زیادی ندارید، بهتر است چه چیزی بپزید؟ و… همگی در این دسته قرار میگیرند.
۲_ تصمیمات فردی در مقابل تصمیمات گروهی
فرض کنید یک کار چالشبرانگیز برایتان پیش آمده است مانند تعمیر نشتی شیر آب یا برنامهریزی برای یک مهمانی ناگهانی. آیا آستین بالا میزنید و به تنهایی از عهده این کار برمیآیید یا با افراد مختلف مشورت میکنید و سپس تصمیم میگیرید؟ این قضیه بحث تصمیمات فردی یا گروهی است.
تصمیمگیری فردی مزایای خاصی دارد مثلا امکان تصمیمگیری سریع بدون نیاز به بحث کردنهای طولانی را برای شما فراهم میکند. شما کنترل کاملی بر تصمیم خود دارید و مطمئن هستید که تصمیم نهایی توسط خودتان گرفته میشود. با این حال در این روش ایدههای متنوع و راهحلهای نوآورانه وجود ندارد و ممکن است جنبههای مهمی را نادیده بگیرید.
از سوی دیگر، تصمیمگیری گروهی با دیدگاههای متنوعی همراه است و در نهایت منجر به ارائه راهحلهای خلاقانه و کاملتری میشود. همچنین در گروهها همه افراد برای گرفتن تصمیم نهایی دخیل و مسئول هستند. با این حال، تصمیمگیری گروهی زمانبر است.
از کجا بدانیم چه زمانی باید به صورت فردی تصمیم بگیریم و چه زمانی به صورت گروهی؟
همه تصمیمگیریها جذاب هستند. بهطور کلی، برای کارهای معمول یا آنهایی که نیاز به دانش تخصصی دارند بهتر است به صورت فردی تصمیمگیری شوند و برای مشکلات پیچیدهتر که نیاز به ایدههای جدید دارند، تصمیمگیری گروهی میتواند بهتر باشد.
۳_ تصمیمات استراتژیک در مقابل تصمیمات عملیاتی
بیایید این دو تصمیمگیری را با یک مثال بهتر درک کنیم. فرض کنید شما در حال اداره یک مغازه لباسفروشی هستید. برای جذب مشتری باید دو نوع تصمیم بگیرید:
- تصمیمات استراتژیک: اینها تصمیمات بلندمدتی هستند که مسیر موفقیت آینده شغلی شما را تعیین میکنند. مثلا مد جدید را پیشبینی کنید و به این فکر کنید که چه سبکهای جدیدی میتوانند مورد استقبال مردم قرار گیرند؟ آیا باید دسترسیتان را گسترش دهید و شعبه جدیدی بزنید یا بر فروش آنلاین تمرکز کنید؟ آیا باید برای تبلیغ برند خود با یک اینفلوئنسر محبوب همکاری کنید؟
- تصمیمات عملیاتی: این تصمیمات، مدیریت مجموعه شما را بهبود میبخشد. مثلا برای مدیریت موجودی بررسی کنید که چقدر لباس فروش نرفتهاند؟ برای مدیریت تولید، لباسهای فصل جدید را طراحی کنید. برای مدیریت چالشهای روزمره، نحوه برخورد با مشتری که سفارشش را اشتباه دریافت کرده است را در نظر بگیرید.
هر دو این تصمیمات در نهایت منجر به افزایش مشتری، رضایت مشتری و افزایش فروش و سود میشود. بنابراین، مدیرعامل تصمیم نهایی را میگیرد و مدیران بخش میتوانند اطمینان حاصل کنند که با برنامهریزی به هدفشان میرسند.
۴_ تصمیمات منطقی در مقابل تصمیمات غیرمنطقی
دنیایی را تصور کنید که در آن، هر تصمیمی یک محاسبه بیعیب و نقص است، ذهن انسان هر گزینهای را در نظر میگیرد، هر عاملی را میسنجد و هر بار مسیر خوبی را انتخاب میکند. این ذهن که از احساسات تاثیر نمیپذیرد و دانش بیحدی دارد، مظهر تصمیمگیری منطقی است.
مدل تصمیمگیری منطقی بر اساس منطق کامل، پردازش اطلاعات نامحدود و انتخابهای کاملا عینی تصمیم میگیرد. این یک روش ایدهآل اما کمی هم غیرواقعی است.
واقعیت این است که اکثر ما به این صورت عمل نمیکنیم. ما در فرایندهای تفکر خود با محدودیتهایی روبهرو هستیم که به آنها تفکر غیرمنطقی میگویند. تفکر غیرمنطقی یعنی مغز ما محدودیتهایی دارد و به همین دلیل نمیتوانیم به تمام اطلاعات موجود توجه کنیم. همچنین عواملی مانند احساسات و زمان میتوانند قضاوت ما را مختل کنند.
تفکر غیرمنطقی به روشهای زیر در زندگی روزمره ما تاثیر میگذارد:
- سوگیریهای شناختی: سوگیریهای شناختی میانبرهای ذهنی هستند که حتی با بهترین نیت هم میتوانند ما را به بیراهه کشانند. برای مثال ممکن است به دلیل تعصب، سالها فقط یک برند قهوه بخریم یا چیزی را فقط به این دلیل بخریم که تخفیف خورده است و حتما به آن نیاز نداریم.
- محدودیتهای زمانی: مغز ما برای پردازش اطلاعات به زمان نیاز دارد و از این رو، گاهی اوقات ممکن است به دلیل نداشتن زمان کافی تصمیمات نادرست بگیریم. مثلا ممکن است برای سرکار رفتن عجله داشته باشیم و به جای خوردن یک صبحانه سالم، سریع یک صبحانه مضر میخوریم.
- اطلاعات بیش از حد: امروزه اطلاعات از هر طرف ما را بمباران میکند و به همین دلیل تلاش برای جمعآوری تمام جزئیات در مورد هر گزینه میتواند دشوار باشد. تفکر غیرمنطقی نشان میدهد که ما اغلب برای تصمیمگیری به روشهای اکتشافی یا قوانین ساده تکیه میکنیم. مثلا برای انتخاب یک رستوران فقط نظرات کاربران را بررسی میکنیم نه اینکه ساعتها رستورانهای مختلف را با یکدیگر مقایسه کنیم.
در نهایت، داشتن تفکر غیرمنطقی به این معنا نیست که ما محکوم به تصمیمگیریهای نادرست هستیم، بلکه با آگاهی از محدودیتهای این تفکر میتوانیم تصمیمگیرندگان آگاهتری باشیم. برای این کار به نکات زیر توجه کنید:
- فرضیات اولیه خود را زیر سوال ببرید و گزینههای جایگزین را هم در نظر بگیرید.
- به دنبال جزئیات مرتبط باشید اما در آنها گم نشوید.
- برای تصمیمگیریهای روزمره از رویکرد “بهاندازه کافی خوب” استفاده کنید و تجزیه و تحلیلهای عمیق را برای تصمیمگیریهای مهمتر بهکار ببرید.
۵_ تصمیمات شخصی در مقابل تصمیمات حرفهای
برخی از انتخابها بر زندگی شخصی شما و برخی دیگر بر دنیای حرفهای شما تاثیر میگذارد.
- تصمیمات شخصی: اینها انتخابهایی در مورد شما و زندگی شخصی شما است مثلا تصمیمگیری در مورد نحوه گذراندن اوقات فراغت خود. در اینجا باید به ترجیحات خود و چیزهایی که شما را خوشحال میکنند، فکر کنید. برخی از تصمیماتی که در زندگی شخصی خود با آنها مواجه هستیم عبارتند از تصمیمات مالی، رابطه، سلامت، سبک زندگی، شغلی و آموزشی. هنگام تصمیمات شخصی شما این آزادی را دارید که ارزشها و خواستههای خود را اولویتبندی کنید.
- تصمیمات حرفهای: این تصمیمات بر شغل و نقش شما در یک شرکت تاثیر میگذارد. تصمیمات حرفهای یعنی سنجیدن نیازهای شرکت با تخصص و قضاوت خود. مثلا تصمیمگیری در مورد بهترین استراتژی برای یک پروژه. تصمیمات حرفهای مستلزم ایجاد تعادل بین اهداف شرکت، پویایی تیم و حتی ملاحظات اخلاقی در کنار تخصص شخصی شماست. بنابراین ممکن است لازم باشد رویکرد خود را بر اساس موقعیت تنظیم کنید.
اگرچه گاهی اوقات مرز بین تصمیمات شخصی و حرفهای از بین میرود، مثلا زمانی که استرس شغلی را با خود به خانه میآوریم، درک تفاوت این دو به شما کمک میکند تا به یک تعادل سالم دست پیدا کنید، تصمیمات بهتر و دقیقتری بگیرید و در هر دو تصمیم عالی باشید. برای تصمیمات شخصی علایق خود و برای تصمیمات حرفهای، طرز فکر حرفهایتان را در نظر بگیرید.
- بیشتر بخوانید: فرمول موفقیت
- بیشتر بخوانید: انواع موفقیت
مراحل تصمیم گیری چیست؟
بسیاری از متخصصان برای یک تصمیمگیری خوب، پیروی از این ۷ مرحله را توصیه میکنند:
۱_ تصمیم خود را مشخص کنید
پس از انتخاب تصمیم، چند سوال از خود بپرسید:
- مشکلی که باید حل شود چیست؟
- با اجرای این تصمیم چه هدفی دارید؟
- با این تصمیم چگونه مشکلتان را حل میکنید؟
این سوالات همگی تکنیکهای هدفگذاری مشترکی هستند که در نهایت به شما کمک میکنند تا راهحلهای ممکن را پیدا کنید. وقتی مشکل به وضوح تعریف شد، اطلاعات بیشتری در اختیار خواهید داشت تا برای حل مشکلتان، بهترین تصمیم را بگیرید.
۲_ اطلاعات مربوطه را جمعآوری کنید
جمعآوری اطلاعات مربوط به تصمیم نهایی، گام مهمی برای تصمیمگیری آگاهانه است. آیا کسی قبلا این تصمیم را گرفته است؟ آیا کسی درباره این تصمیم اطلاعی دارد؟
تصمیمگیری موثر نیازمند جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف است. بنابراین جستجو کنید، از یک فرد متخصص راهنمایی بگیرید و با افرادی که تجربه مشابهی داشتند مشورت کنید. جمعآوری اطلاعات به شما کمک میکند تا برای مشکلتان، راهحلهای مختلفی پیدا کنید.
دنبال افزایش درآمد هستی؟
وبینار «۷ فرمول پول» فاصله تو تا کسب ثروته!
۴ جلسه محتوای ناب و نایاب
۳_ راهحلهای جایگزین را شناسایی کنید
در این مرحله باید برای مشکلتان به دنبال راهحلهای مختلف باشید. یافتن بیش از یک راهحل جایگزین به خصوص در تصمیمگیریهای حرفهای مهم است زیرا ممکن است کارمندان بسته به نقش خود، نیازهای متفاوتی داشته باشند. بهعنوان مثال اگر یک شرکت به دنبال حل مشکلات مدیریتی است، ممکن است تیم طراحی نیازهای متفاوتی نسبت به تیم توسعه داشته باشد. بنابراین انتخاب تنها یک راهحل ممکن است راهکار خوبی نباشد.
۴_ راهحلهای گوناگون را ارزیابی کنید
پس از آنکه راهحلهای مختلفی برای مشکلتان پیدا کردید، مزایا و معایب هر یک را تجزیه و تحلیل کنید و بررسی کنید که هر یک چگونه قرار است مشکل شما را حل کنند.
برای این ارزیابی میتوانید از روشهای زیر استفاده کنید:
- فراهم کردن لیستی از مزایا و معایب هر راهحل
- تجزیه و تحلیل SWOT
- ماتریس تصمیمگیری
۵_ تصمیم نهاییتان را بگیرید
در این مرحله باید تصمیم نهایی خود را بگیرید. تمام اطلاعاتی که جمعآوری کردهاید و اینکه تصمیم نهاییتان چه تاثیرات خوب و بدی دارد را در نظر بگیرید.
گاهی اوقات تصمیم درست یکی از گزینهها نیست بلکه ترکیبی از چند گزینه متفاوت است. تصمیمگیری موثر شامل حل مسئله خلاقانه و تفکر خارج از چارچوب است. بنابراین خودتان را به یک گزینه محدود نکنید.
۶_ تصمیمتان را اجرا کنید
پس از گرفتن تصمیم نهایی، وقت آن است که آن را اجرا کنید. برای عملی کردن تصمیمتان وقت بگذارید و در هر مرحله توجه کنید که آیا تصمیم خوبی گرفتهاید یا نه.
۷_ تصمیم خود و تاثیرات آن را بررسی کنید
در این مرحله بررسی کنید که آیا تصمیمتان، همانطور که در مرحله اول فکر میکردید مشکلتان را حل کرد یا نه.
هنگام بررسی تصمیمتان میتوانید سوالهای زیر را از خود بپرسید:
- آیا این تصمیم، مشکلی که در مرحله اول شناسایی کرده بودید را حل کرد؟
- آیا این تصمیم تاثیر مثبت یا منفی بر شما داشته است؟
- تاثیرات مثبت و منفی تصمیمتان چه بودند؟
در نهایت اگر متوجه شدید که تصمیم خوبی نگرفتهاید، باید آن را تغییر دهید و با توجه به منابعی که در اختیار دارید، بهترین تصمیم را بگیرید.
روش های تقویت مهارت تصمیم گیری چیست؟
تصمیمات موثر، کیفیت زندگی شما را به میزان قابل توجهی افزایش میدهند. از این رو برای تقویت مهارت تصمیمگیری خود، روشهای زیر را بهکار گیرید:
۱_ برنامهریزی کنید
اگر میدانید تصمیمی در آینده دارید، از قبل برای آن برنامهریزی کنید. مثلا اگر باید تصمیم بگیرید که تیمتان چگونه میتواند به اهداف فروش شرکت دست یابد، بررسی کنید که چه منابع و حمایتهایی میتواند در دستیابی به این اهداف به شما کمک کند.
۲_ قاطع باشید
کنترل فرایند تصمیمگیری را به دست بگیرید. مثلا مزایا و معایب هر گزینه را بررسی کنید و برای تصمیمات سریع و سازنده زمان مشخصی تعیین کنید. این کار میتواند به افزایش بهرهوری و تصمیمگیری سریعتر کمک کند.
- بیشتر بخوانید: فرمول موفقیت
- بیشتر بخوانید: انواع موفقیت
- بیشتر بخوانید: کارآفرینی چیست؟
- بیشتر بخوانید: اعتماد به نفس چیست؟
۳_ با افراد متخصص مشورت کنید
مشورت با افراد متخصص به شما کمک میکند تا به تواناییهای تصمیمگیری خود بیشتر اعتماد کنید و تصمیمات موثرتری بگیرید. مثلا اگر قصد دارید در رشتهای تحصیل کنید و دوستتان نیز در همان رشته تحصیل کرده است، میتوانید در مورد مزایا، معایب، آینده شغلی و… این رشته تحصیلی از او راهنمایی بگیرید.
۴_ ارزش هر تصمیم را بررسی کنید
تصمیماتتان را بر اساس ارزششان بررسی کنید. مثلا به جای صرف زمان و انرژی زیاد برای بررسی تصمیمات کوچک و غیر مهم، تمرکز و زمانتان را بر تصمیمات بزرگتر صرف کنید. این تکنیک به شما کمک میکند انعطافپذیرتر و سازگارتر شوید.
۵_ برای تصمیمهایتان زمان مشخصی تعیین کنید
برای تصمیمهایتان محدودیت زمانی تعیین کنید. این راهکار به شما کمک میکند تا مدت زمانی که باید نظرتان را تغییر دهید یا در مورد تصمیمتان فکر کنید را به حداقل برسانید.
در این روش ابتدا اهمیت تصمیمتان را شناسایی کنید سپس اگر متوجه شدید تصمیم مهمی در پیش دارید، میتوانید زمان بیشتری به آن اختصاص دهید.
این تکنیک همچنین مهارتهای مدیریت زمان شما را نیز بهبود میدهد.
۶_ انتخابهایتان را محدود کنید
هر چه انتخابهای بیشتری داشته باشید، فرایند تصمیمگیری شما پیچیدهتر میشود. بنابراین محدود کردن انتخابهایتان میتواند به شما کمک کند تا گزینههای کمتری داشته باشید و در نتیجه، تصمیم آگاهانهتری بگیرید. محدود کردن انتخابهایتان همچنین به شما کمک میکند تا یاد بگیرید که هنگام بررسی گزینههای باقیمانده، به صورت انتقادی فکر کنید. مثلا هنگام انتخاب تصمیم، گزینهای را انتخاب کنید که مزایای بیشتر و معایب کمتری دارد.
۷_ گزینههای خود را بسنجید
تمام نکات مثبت و منفی هر گزینه را بنویسید. این راهکار به شما کمک میکند تا همه گزینهها را به شیوهای آگاهانه بررسی کنید و حتی به گزینههای بیشتر و بهتری هم فکر کنید.
علاوهبر این، با درست کردن لیستی از مزایا و معایب هر تصمیم، میتوانید تصمیم خود را در قالبی ساختاریافته قرار دهید و بهطور عینی به تمام مزایا و معایب آن نگاه کنید.
این روش همچنین مهارتهای تحلیلی، تفکر انتقادی و حل مساله شما را بهبود میبخشد.
- بیشتر بخوانید: رضایت شغلی چیست؟
- بیشتر بخوانید: روشهای استعدادیابی (+لینک آزمون)
- بیشتر بخوانید: توسعه فردی چیست
- بیشتر بخوانید: ارتباط موثر چیست
۸_ ورزش کنید
ورزش به تحریک مغز و افزایش سطح انرژی کمک میکند و در نتیجه منجر به بهبود تمرکز و گرفتن تصمیمات موثرتر میشود.
۹_ استراحت کنید
وقتی خسته هستید، به احتمال زیاد راحتترین تصمیم را میگیرید؛ به این پدیده خستگی تصمیمگیری میگویند.
برای اجتناب از این پدیده مطمئن شوید که شبها به اندازه کافی میخوابید و برای تصمیمات مهمتر خوب فکر کنید. اگر فکر میکنید مغزتان خسته است، نیم ساعت به مغزتان استراحت دهید تا بتوانید بهتر تمرکز کنید و تصمیم بگیرید.
۱۰_ از گذشته درس بگیرید
تصمیمات قبلیتان میتوانند برای تصمیمات جدید آینده مفید باشند. از این رو، از تصمیمات گذشتهتان درس بگیرید و از آنها برای بهبود تواناییهایی تصمیمگیری خود استفاده کنید.
تصمیمات قبلی و نتایج آنها را تجزیه و تحلیل کنید و از اطلاعات آنها برای تصمیمات جدید و مرتبط استفاده کنید.
کلام آخر
در بررسی این سوال که تصمیم گیری چیست گفتیم تصمیمگیری فرایندی است که در آن اطلاعات مرتبط را جمعآوری، گزینههای مختلف را ارزیابی و در نهایت، گزینه نهایی را انتخاب میکنیم. تصمیمگیری انواع گوناگونی دارد که بهترین تصمیم به موقعیت بستگی دارد و طبق ۷ مرحله گفتهشده، میتوانیم تصمیمات ساده و چالشبرانگیزی بگیریم.
منابع: