به نقل از وبسایت hbr.org، حدود ۷۲ درصد از کارآفرینان موفق از افسردگی یا نگرانیها رنج میبرند. این آمار نشان میدهد که حتی افراد موفق هم نگرانیهایی در زندگی خود دارند و این کاملاً طبیعی است؛ اما با وجود ترسها و نگرانیها باید بر آنها غلبه کرد و بهسمت پیشرفت قدم برداشت. شما برای این کار ابتدا باید ترس های مانع پیشرفت را بشناسید و با افکار و اقدامات مناسب آنها را از بین ببرید.
ترسهای مختلفی مانع پیشرفت میشوند، مثل ترس از شکست، امتحانکردن چیزهای جدید، ارتقاء مهارتهای جدید یا گرفتارشدن در اشتباهات گذشته! ما در این مقاله میخواهیم درباره ترس های مانع پیشرفت و نحوه غلبه بر آنها صحبت کنیم.
ترس های مانع پیشرفت چه هستند؟
از جمله ترس های مانع پیشرفت عبارت هستند از:
1_ ترس از شکست
توماس ادیسون میگوید:
I have not failed. I’ve just found 10,000 ways that won’t work
من شکست نخوردهام. من فقط ۱۰۰۰۰ راه را پیدا کرده که کار نمیکنند.
یکی از بزرگترین موانع پیشرفت، ترس از شکست است. کسانی که از شکستخوردن میترسند، بیشتر مستعد شکست هستند. بسیاری از افراد موفق شکستهای زیادی را تجربه کردهاند، اما از آنها درست گرفتهاند. آنها این شکستها را تبدیل به پلهای برای موفقیت بیشتر کردهاند. استرس بیشازاندازه از موفقنشدن میتواند در رفتار و نحوه عملکرد شما در مسیر موفقیت تاثیر بگذارد.
ترس از شکست احساسی است که اغلب افراد آن را تجربه میکنند؛ اما ترس بیشازاندازه درباره موفقیت نوعی فوبیا است که باید درمان شود. در علم روانشناسی به این فوبیا آتیچیفوبیا یا “Atychiphobia” میگویند.
راههای مختلفی برای درمان آتیچیفوبیا وجود دارد که از جمله آنها عبارت هستند از:
- آمادگی برای شکست و برنامهریزی برای مدیریت آن
- عدم بزرگنمایی شکستها
- عدم انتظار موفقیت دائمی در همه کارها
- تغییر دیدگاه نسبت به شکست
- افزایش خودباوری
- شناسایی عوامل ترس (چرا از شکست خوردن میترسید؟)
2_ ترس از امتحانکردن چیزهای جدید
تقریباً هر فرد موفقی در جهان چیزهای جدیدی را بهعنوان تجربیات و فرصتهای یادگیری امتحان میکند. در نقطه مقابل، کسانی که نیاز است بیشتر تلاش کنند، در منطقه امن خود بیشازحد باقی میمانند. این افراد معمولاً تمایلی برای تجربههای جدید ندارند.
افراد موفق زیادی تا به امروز بارها دچار شکست شدهاند، اما تا زمانی که خدمات جدیدی ارائه ندادهاند، خود را وارد چالشهای جدید کردهاند که از جمله آنها میتوان به توماس ادیسون، مارک زاکربرگ یا جک ما اشاره کرد.
وقتی که هیچ کاری نمیکنید، ترسهای بیشتری میآفرینید. وقتی دل به اتفاقات جدید میزنید، اعتماد به نفس به دست میآورید و با قدرت بیشتری بهسمت موفقیت قدم بر میدارید.
دیل کارنگی، نویسنده مشهور در این زمینه میگوید:
Inaction breeds doubt and fear. Action breeds confidence and courage. If you want to conquer fear, do not sit home and think about it. Go out and get busy.
بیعملی شک و ترس ایجاد میکند. اقدام باعث ایجاد اعتماد به نفس و شجاعت میشود. اگر میخواهید بر ترس غلبه کنید، در خانه ننشینید و به آن فکر نکنید، بلکه بیرون بروید و مشغول (کار و هدفی جدید) شوید.
برای امتحانکردن اهداف جدید، به این نکتهها توجه کنید:
- خودتان را باور کنید.
- خواستهتان را دقیقاً مشخص کنید.
- مراحل رسیدن به هدف را بارها مرور کنید.
- تمام موانع راه را از قبل بشناسید و راهی برای غلبه بر آنها بیابید.
- دلایل رسیدن به هدف خود را بنویسید. (در زمان بیانگیزگی آنها را میخوانید و دوباره انگیزه میگیرید.)
- رنجهایی که قرار است در صورت نرسیدن به هدف تحمل کنید هم بنویسید.
بیشتر بخوانید:
3_ گرفتارشدن در گذشته
مردم اغلب با تمرکز بر گذشته، مانع بزرگی برای پیشرفت و موفقیت خود بهوجود میآورند. آنها به آسیبهایی که در گذشته دیدهاند یا شکستها متمرکز میشوند.
غرقشدن در گذشته میتواند تغییر را دشوار کند. برای اینکه بتوانید از هدردادن فرصتها برای موفقیت جلوگیری کنید، باید خود را بابت گذشته ببخشید. این به معنای فراموشکردن نیست! در عوض شما از گذشته درسهایی میگیرید و با پذیرش آنچه که اتفاق افتاده، بهسوی موفقیتهای بیشتر قدم بر میدارید.
Thich Nhat Hanh میگوید:
اگر بتوانیم ترسهای خود را بابت گذشته بپذیریم، متوجه میشویم که در حال حاضر چیزی برای آزار ما وجود ندارد. امروز ما هنوز زندهایم و بدنمان بهطرز شگفتانگیزی هنوز کار میکند. چشمهای ما هنوز میتوانند آسمان زیبا را ببینند و گوشهای ما هنوز صدای عزیزانمان را میشنوند.
برای کنارآمدن با گذشته، این کارها را انجام دهید:
- خود را ببخشید، بابت هر اشتباهی که انجام دادهاید.
- درسهایی را که میتوانید از اشتباهات گذشته بگیرید، روی کاغذ بنویسید.
- ایدههای جدید با توجه به شکستهای قبلی خلق کنید. این ایدهها همان اهداف شما هستند.
- از مشاورها و افرادی که قبلاً به هدف شما رسیدهاند هم کمک بگیرید. صحبتهای آنها میتواند نقشه راه جدید شما باشد.
4_ تأیید نشدن توسط دیگران
ویرجینیا ولف میگوید:
The eyes of others our prisons; their thoughts our cages.
چشم دیگران زندان ما و افکار آنها قفس ماست.
از جمله ترس هایی که مانع پیشرفت می شوند، تأییدنشدن توسط دیگران است. اغلب افراد از ترس اینکه دیگران آنها را تأیید نکنند، خود را پنهان میکنند. آنها میترسند که نشان دهند واقعاً چه کسی هستند، چه چیزی از زندگی میخواهند یا از چه چیزهایی لذت میبرند.
تعقیبکردن رویای دیگران، به شما احساس خوشبختی نمیدهد. شما باید ارزشهای خود را درک کنید، با خود صادق باشید و نگران نظر دیگران درباره خود و دستاوردهایتان نباشید. شما باید بهدنبال علایقتان و آنچه خوشحالتان میکند، بروید.
اما چطور به حرف مردم اهمیت ندهیم:
- عزت نفس خود را بالا ببرید و مطمئن شوید که هدفتان ارزشمند است.
- شما انسانی آزاد هستید و حق دارید عقاید خود را داشته باشید. وقتی عقایدتان را بشناسید و به آنها پایبند باشید، حتی دیگران دنبالهرو شما میشوند.
- خودتان و علایقتان را بشناسید؛ سبک زندگی خود را کشف کنید.
- دنبال ثابتکردن چیزی به دیگران نباشید.
- برای روابط خود حد و مرز مشخص کنید.
5_ تعیین اهداف اشتباه
افرادی که اهداف اشتباهی تعیین میکنند یا در تعیین هدفی تردید دارند، در نهایت حرکتکردن برای پیشرفت را به تعویق میاندازند و شاید هیچوقت به نتایجی که میخواهند، نرسند. بسیاری از ما ترس از این داریم که مبادا اهدافمان اشتباه باشند و فقط وقت ما را تلف کنند.
فراموش نکنید که اگر هدفی را تعیین نکنید، برنامهای برای دستیابی به آن نمیچینید. نداشتن برنامه باعث از بین رفتن امید و انگیزه میشود. انسان بدون انگیزه هم از زندگی لذتی نمیبرد.
برخی در مسیر زندگی به شانس دلخوش هستند. امید برای خوششناسبودن یک استراتژی هوشمندانه نیست. برای اینکه هدف اشتباهی در مسیر زندگی برای خود انتخاب نکنید، از این راهکارها استفاده کنید:
- ارزشهای خود را در زندگی بشناسید.
- علایق خود را پیدا کنید.
- بهطور مداوم هدف خود را آنالیز کنید. اگر همچنان این هدف به شما احساس رضایت و خوشحالی میدهد، یعنی هدف اصلی زندگی شماست.
6_ ترس از مغرور شدن
من نمیخواهم مغرور بهنظر برسم، برای همین موفق نمیشوم. این جمله یکی از ترس های مانع پیشرفت است! گاهی اوقات شاید احساس کنیم که با رسیدن به موفقیت بالاتر از جایگاه اصلی خود در زندگی قرار میگیریم، این یعنی قرار است خود را بالاتر از دیگران بدانیم که در این صورت دیگران ما را بهعنوان فردی متکبر خواهند شناخت.
تصور غلط ناشی از مغرورشدن باعث میشود تا اهدافی را که تعیین کردهایم، بهدلیل ترس از جداشدن از مردم، دنبال نکنیم؛ اما هیچ چیز متکبرانهای در مسیر رسیدن به خواستهها وجود ندارد!
اجازه ندهید که محدودیتهای دیگران به محدودیتهای شما تبدیل شوند. با پیشرفتکردن، با افراد جدیدی آشنا میشوید، افرادی که همسطح با شما هستند؛ بنابراین دلیلی برای مغرورشدن وجود ندارد. در اغلب موارد کسانی که از قبل با شما بودهاند نیز ترغیب به پیشرفت میشوند تا در کنارتان قدم بردارند.
چطور ترس از مغرورشدن را از بین ببرم؟
- عزت نفس خود را افزایش دهید: افراد با عزت نفس درگیر احساساتی مانند غرور نمیشوند.
- با افراد همسطح خود ارتباط برقرار کنید: افراد همسطح دستاوردهایی مانند شما دارند، بنابراین دلیلی برای مغرورشدن وجود نخواهد داشت.
- ایجاد باورهای درست: باورهایی مثل “من با موفقیت به پیشرفت دنیا کمک میکنم”، “من با موفقیت به دیگران کمک میکنم” یا “موفقیت من باعث بهبود روابطم با دیگران میشود”، باعث از بین رفتن غرور میشوند.
7_ ترس از “نه” گفتن
شما باید یاد بگیرید که با خود منصفانه رفتار کنید. اگر درخواستی شما را از هدفتان منحرف میکند، به آن نه بگویید. افراد زیادی هستند که باعث میشوند شما از اهداف خود دست بردارید تا همراه آنها شوید که به هدف خود برسند.
شما باید مطمئن شوید که روی اهداف خود واضح و متمرکز هستید تا بتوانید به فرصتهای مناسب و مستعد پیشرفت بیشتر دست پیدا کنید. شما باید یاد بگیرید به افراد یا اتفاقاتی که با اولویتهایتان همسو نیستند، نه بگویید.
منحرفشدن از مسیر هدف صرفاً برای اینکه نمیتوانید نه بگویید، گاهی بسیار آسان است؛ بهخصوص اگر مزیتهای کوتاه مدتی در پی داشته باشد؛ اما زمان رسیدن به اهداف واقعیتان را به تعویق میاندازد.
دیمون زاهاریادس در کتاب هنر نه گفتن اثر یک «نه» میگوید:
نه برآمده از عمیقترین اعتقادات، بهتر از «بله» ای است که صرفاً برای خشنود ساختن، یا بدتر از آن، برای اجتناب از دردسر گفته شده است.
این کارها را برای تمرین نه گفتن انجام دهید:
- روی اهداف خود متمرکز بمانید.
- قاطع باشید.
- حتی زمانهایی که میتوانید “بله” بگویید، کمی تعلل کنید و به عواقب بیندیشید.
- اولویتهای خود را بشناسید.
- یاد بگیرید که نمیتوانید همه را راضی نگه دارید.
بیشتر بخوانید:
8_ ترس از “نه” شنیدن
یکی دیگر از ترس هایی که مانع رسیدن به اهدافتان می شوند، “نه” شنیدن است. شاید ما میترسیم که در مسیر رسیدن به اهداف به دیگران نیازمند شویم، از آنها درخواست کنیم و “نه” بشنویم.
مهارت درخواستکردن یکی از مهمترین مهارتهایی است که افراد خواهان پیشرفت باید یاد بگیرند تا در جای درست و برای افراد درست از آن استفاده کنند؛ اما پذیرش اینکه گاهی در جواب درخواست شاید “نه” بشنوید، اهمیت زیادی دارد.
قرار نیست که همه در مسیر رسیدن به موفقیت شما را همراهی کنند، به شما “بله” بگویند و بخشی از مسیر موفقیتتان را بر عهده بگیرند. اگر کسی درخواست شما را نمیپذیرد، به معنی این نیست که ارزش شما را درک نمیکند یا عزت نفستان پایین آمده است؛ صرفاً شاید طرف مقابل بنا به برخی دلایل مثل نداشتن زمان کافی “نه” میگوید؛ بنابراین برداشتهای شخصی نداشته باشید.
چطور با ترس نه شنیدن کنار بیاییم:
- بهطور مداوم خود را در موقعیتهایی قرار دهید که نه بشنوید تا مطمئن شوید که قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد.
- این باور را که “نه گفتن دیگران تغییری در شخصیت من به وجود نمیآورد”، در خود ایجاد کنید.
- اجازه ندهید تصویر ایدهآلتان از دیگران شما را سرخورده کند؛ شاید آنها هم ضعفهایی داشته باشند.
9_ ترس از کانون توجه بودن
در علم روانشناسی به ترس از کانون توجهبودن، اسکوپوفوبیا میگویند. اگر به این ترس مبتلا باشید، از قرار گرفتن در موقعیتهایی که شما را در کانون توجه قرار میدهند، اجتناب میکنید.
اگر مبتلا به این فوبیا هستید، احتمالاً این جمله برایتان آشنا است:
“وقتی پیشرفت میکنم، در کانون توجه دیگران قرار میگیرم؛ این مرا میتراسند.”
اگر میخواهید در بیشتر مشاغل پیشرفت کنید، در برخی مواقع مجبور هستید که در جمع سخنرانی کنید یا با گروهی از شرکا یا کارمندان حرف بزنید. برای بسیاری از افراد، سخنرانی در جمع و در کانون توجه دیگرانبودن یکی از بزرگترین ترسهاست.
اما فراموش نکنید دیگران با رسیدنتان به اهداف شما را تمجید و ستایش میکنند؛ در واقع این توجه مثبت است و باعث افزایش انرژی شما در مسیر رسیدن به خواستههای جدیدتر میشود.
راههای مختلفی برای از بین بردن این ترس وجود دارد، مثل:
- به دستاوردهایی که قرار است با رسیدن به اهداف داشته باشید، فکر کنید.
- در جلسات رواندرمانی شرکت کنید.
- خود را در موقعیتهای مشابه قرار دهید تا متوجه شوید قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد؛ مثلاً در یک سخنرانی شرکت کنید.
10_ ترس از ارتباط با دیگران
خجولی یکی از بزرگترین ترس های مانع پیشرفت است. افراد خجالتی سطح استرس و اضطراب زیادی را تجربه میکنند و محدودیتهای اجتماعی زیادی برای خود در نظر میگیرند؛ این اتفاق میتواند بر عملکرد تحصیلی یا شغلی آنها تأثیر بگذارد یا حتی رضایت آنها از زندگی را کاهش دهد.
به نقل از وبسایت libguides، بر اساس نظرسنجیها نیمی از جمعیت ایالات متحده (حدود ۴۲ درصد) خجالتی هستند. در واقع ۸۰ تا ۸۵ درصد از این افراد، خجولی را بدون هیچ نشانهای تجربه میکنند؛ اما در رابطه با ۱۵ تا ۲۰ درصد مابقی، همه متوجه خجولبودنشان میشوند.
ترس از ارتباط با دیگران گاهی حتی باعث میشود تا از قرارگرفتن در موقعیتهایی که کاملاً مطمئنی که باعث موفقیت ما میشوند، اجتناب کنیم.
لیل لوندز در کتاب خجالت نکش، زندگی کن میگوید:
خودت را خجالتی نخوان؛ بلکه انسانی مطمئن به خود بدان که فعلاً یک کیسه اضافی به اسم «کمرویی» با خودش این طرف و آن طرف میبرد؛ کیسهای که بهزودی قرار است آن را دور بیندازد.
راههایی برای درمان خجالتیبودن:
- با موقعیتهایی که از آنها احساس خجالت میکنید، روبرو شوید.
- عزت نفس خود را بالا ببرید؛ هیچ کس یا هیچ چیزی آن قدر مهم نیست که شما به خاطر آن خود را نادیده بگیرید.
- خجالتیبودن خود را به زبان نیاورید؛ وقتی به زبان میآورید، تأکید بیشتری روی آن میکنید.
- ترسهایتان را لیست کرده و نحوه مواجهه با آنها را مشخص کنید.
11_ ترس از نداشتن تفریح و وقت برای خوشگذرانی
موفقیت و اهداف میتوانند بسیار سخت باشند، بهخصوص وقتی که قرار باشد بیشتر وقت خود را برای آنها صرف کنید؛ بنابراین برای اینکه زندگی سالم و شادی را تجربه کنید، باید تعادل بهوجود آورید.
بسیاری از ما میترسیم با تلاش برای رسیدن به خواستهها در مسیر زندگی فرسوده شویم و دیگر زمانی برای خوشگذرانی یا لذتبردن از زندگی نداشته باشیم؛ اما اگر اهداف مناسب و همسو با ارزشهای زندگی انتخاب کنید، حتی در مسیر تلاش برای آنها از زندگی لذت بیشتری میبرید.
Robert H. Schuller در این باره اینطور میگوید:
Goals are not only absolutely necessary to motivate us.They are essential to really keep us alive.
اهداف نهتنها برای انگیزهدادن به ما، بلکه برای اینکه ما را زنده نگه دارند ضروری هستند.
شما باید علاوهبر انتخاب هدف مناسب، زمانبندی مناسبی هم داشته باشیم. شما باید بین بخشهای مختلف زندگی از جمله روابط، تفریح، کار و پیشرفت تعادل ایجاد کنید.
اگر بتوانید زمان را به درستی مدیریت کنید، شخصیتی قوی میسازید که از تمام لحظات زندگی لذت میبرد و برای همه جنبههای زندگی خود زمان کافی دارد.
پیشنهاد میدهیم که برای مدیریت بهتر زمان این کتابها را بخوانید:
- مدیریت زمان اثر مارک منچینی
- فرمول برنامهریزی؛ راهنمایی برای ایجاد فهرستهای کاری اثر دیمون زاهاریادس
- برنامهریزی بهروش بولت ژورنال اثر رایدر کارول
- آهنگ زمان اثر کارلو روولی
بیشتر بخوانید:
12_ ترس مسئولیتپذیری
از جمله ترس هایی که مانع پیشرفت می شوند، میتوان به ترس از عدم کنترل زندگی اشاره کرد. ما میترسیم که مسئولیتهایمان با پیشرفتکردن زیاد شوند و دیگر مانند گذشته کنترلی روی زندگی نداشته باشیم.
برخی افراد بهقدری درگیر وسواس مسئولیتپذیری هستند که ترجیح میدهند مسیر موفقیت را آغاز نکنند تا مسئولیتی هم برای بر عهده گرفتن نداشته باشند.
وقتی کسی بیشازاندازه درگیر وسواس مسئولیتپذیری میشود، میخواهد تمام جنبههای زندگی را تحت کنترل خود قرار دهد. او رفتارهای وسواسگونهای برای کنترل امور زندگی از خود نشان میدهد و بابت بروز خطرهای فرضی نگرانی خود را بروز میدهد. بدیهی است که چنین فردی از قرار گرفتن در مسیر موفقیت نیز هراس زیادی داشته باشد.
برخی از ترسهای این افراد عبارتند از:
- اگر با پیشرفتکردن نتوانم برای روابطم وقت بگذارم، چه؟
- اگر با پیشرفتم به دیگران آسیب برسانم، چه؟
برخی افراد نیز تنبل و اهمالکار هستند و از پذیرش مسئولیتهای اضافه میترسند. آنها انرژی کافی برای پذیرش مسئولیتها ندارند یا فکر میکنند قرار است با پذیرش مسئولیت چالشهای زیادی را تجربه کنند.
دنیل والتر در بخشی از کتاب غلبه بر اهمال کاری میگوید:
سکون به معنی مقاومت در برابر تغییر است. هرچه بیشتر روی کاناپه لَم دهید و به تماشای سریال بپردازید، احتمال اینکه کارکردن روی هدفهای مهمتر خود را شروع کنید، کمتر میشود.
با اهمال کاری خود را از داشتن زندگی ایدهآل محروم میکنید. برای اینکه بر اهمالکاری غلبه کنید، این کارها را پیشنهاد میدهیم:
- عوامل حواسپرتی را به حداقل برسانید.
- خود را متعهد کنید که وظایف روزانه را کامل انجام دهید.
- روز خود را با انجام کارهای مهمتر شروع کنید و بعد از آنها کارهای سادهتر را انجام دهید. (کتاب قورباغهات را قورت بده اثر برایان تریسی)
- برای موفقیتهای کوچک خود جشن بگیرید.
13_ ترس از اتفاقات بد
اگر بخواهیم یکی از بدترین ترس های مانع پیشرفت را معرفی کنیم، بدونشک ترس از اتفاقات بد است. شخصی که از اتفاقات بد میترسد، فکر میکند که با قرارگرفتن در مسیر پیشرفت شاید با چالشهای بزرگی روبرو شود که روی تمام زندگی او تأثیر میگذارند، بنابراین دست به اقدام نمیزند.
واقعیت این است که ما نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم؛ شاید اتفاقات بدی هم بیفتند و زندگی ما را تحت تأثیر قرار دهند! اما آیا بدتر از وضعیتی خواهند بود که در آن قرار گرفتهاید؟ آیا بدتر از وضعیتی میشوند که در صورت کارینکردن باید تجربه کنید؟
وقتی کاری نمیکنید، اوضاع همینطور باقی میماند. ما نمیتوانیم آینده را پیشبینی کنیم، بنابراین شاید حتی اوضاع بدتر از وضعیت فعلی شود!
فرانک هربرت در این باره میگوید:
ترس بیفایده است. یا اتفاق بدی میافتد یا نمیافتد: اگر این اتفاق نیفتد، زمان را با ترس تلف کردهاید و اگر اتفاق بیفتد، زمانی را تلف کردهاید که میتوانستید صرف تیزکردن سلاحهایتان کنید.
راههایی برای کنار آمدن با ترس اتفاقات بد:
- بدترین اتفاقی را که قرار است بیفتد، تصور کنید. حالا راهحلهایی برای آن بنویسید.
- مهارتهای خود را در مسیر پیشرفت بهمرور ارتقاء دهید تا توانایی روبرویی با اتفاقات را داشته باشید.
- دیدگاه خود را نسبت به چالشهای مسیر موفقیت تغییر دهید.
کلام آخر
ترس های مانع پیشرفت زیاد هستند؛ بعضی از آنها بهقدری قدرتمندند که میتوانند ما را تا مدتها خلاءسلاح کنند. فقط افرادی میتوانند به موفقیت برسند که ابتدا این ترسها را بشناسند و سپس با استفاده از راهکارهای مناسب با آنها کنار بیایند. اگر با خواندن این مقاله همچنان ترسی از پیشرفت دارید، به یک روانشناس حرفهای مراجعه کنید. روانشناسها ابتدا علت اصلی ترسهای درونیتان را تشخیص میدهند و با ارائه راهکارهای مناسب به شما کمک میکنند که آنها را از بین ببرید.
منابع:
- stekom.ac.id