زندگی نامه آلبرت اینشتین

بررسی زندگینامه آلبرت اینشتین

آلبرت انیشتین ریاضی‌دان و فیزیک‌دان آلمانی بود که نظریه‌های معروف نسبیت خاص و عام را ارائه کرد و در سال ۱۹۲۱ به دلیل کشف قانون اثر فوتوالکتریک، جایزه نوبل را دریافت کرد. در زندگینامه آلبرت اینشتین آمده است که در دهه بعد، مورد هدف حزب نازی آلمان قرار گرفت و از این رو مجبور شد به ایالات متحده مهاجرت کند. در سال‌های آخر عمر، تمرکز او بر نظریه میدان یکپارچه بود و سرانجام در آوریل ۱۹۵۵ در سن ۷۶ سالگی درگذشت.

او تاثیر زیادی بر توسعه انرژی اتمی داشت و با اشتیاق بی‌اندازه‌اش به تحقیق، به عنوان تاثیرگذارترین فیزیک‌دان قرن بیستم شناخته می‌شود.

دوران کودکی و تحصیلی آلبرت اینشتین

زندگینامه آلبرت اینشتین

آلبرت انیشتین در ۱۴ مارس ۱۸۷۹ در در اولم، وورتمبرگ، آلمان به دنیا آمد و در یک خانواده یهودی سکولار بزرگ شد. پدرش هرمان انیشتین، فروشنده و مهندس بود که به همراه برادرش شرکت Elektrotechnische Fabrik J. Einstein & Cie را تاسیس کردند و به تولید تجهیزات الکتریکی می‌پرداختند. مادرش پائولین کخ، خانه‌دار بود. انیشتین یک خواهر کوچک‌تر از خودش به نام مایا داشت.

انیشتین دوران ابتدایی را در مدرسه لویتپولد در مونیخ گذراند اما به دلیل سبک آموزشی سختگیرانه آن‌جا، تقریبا روحیه یادگیری و خلاقیت خود را از دست داده بود. علاوه‌ بر این، او همچنین مشکلاتی در گفتار و برقراری ارتباط با دیگران داشت اما مهم‌تر از همه چیز این است که انیشتین از همان دوران کنجکاو و کاوشگر بود.

آلبرت همچنین از دوران کودکی علاقه زیادی به موسیقی کلاسیک و نواختن ویولن داشت و این علاقه تا پایان زندگی با او همراه بود.

در اواخر دهه ۱۸۸۰، مکس تالمود، دانشجوی پزشکی لهستانی که دوست خانوادگی آن‌ها بود، معلم آلبرت شد. تالمود یک مطلب علمی کودکانه را به آلبرت آموخت و همین، الهام‌بخش انیشتین شد تا در مورد ماهیت نور بیشتر تحقیق کند. از این رو او در دوران نوجوانی، اولین مقاله مهم خود با عنوان “بررسی وضعیت اتر در میدان های مغناطیسی” را نوشت.

در اواسط دهه ۱۸۹۰، هرمان کسب و کارش را در یک قرارداد بزرگ از دست داد و مجبور شد با خانواده به میلان ایتالیا مهاجرت کنند. آلبرت که در آن زمان ۱۵ سال داشت تصمیم گرفت در مونیخ بماند و تحصیلاتش را در لویتپولد تمام کند اما طولی نکشید که از روش‌های سختگیرانه مدرسه خسته شد و از یک پزشک خواست گواهی به او بدهد تا بتواند ترک تحصیل کند و پیش خانواده‌اش برگردد. والدین او انیشتین را درک می‌کردند اما نگران آینده او بودند.

در نهایت آلبرت توانست با کسب نمرات عالی در دروس ریاضی و فیزیک در آزمون ورودی، به موسسه فناوری فدرال سوئیس در زوریخ برود. اما از آن‌جایی که ابتدا باید تحصیلات پیش دانشگاهی‌اش را تکمیل می‌کرد، به دبیرستانی در آرائو سوئیس رفت. آلبرت در آن دوران با خانواده مدیر مدرسه به نام جوست وینتلر زندگی می‌کرد و پس از مدتی عاشق ماری دختر وینتلر شد. سپس با گذشت زمان، خواهر آلبرت یعنی مایا، با پسر خانواده وینتلر ازدواج کرد.

در سال ۱۸۹۶ آلبرت برای فرار از خدمت سربازی، با کمک پدرش شهروندی آلمانی خود را باطل کرد و شهروندی سوئیس را گرفت.

 

 

همسر  و فرزندان آلبرت اینشتین

انیشتین در سال ۱۹۰۳ با میلوا ماریچ ازدواج کرد.

آلبرت در ۶ ژانویه ۱۹۰۳ با میلوا ماریچ ازدواج کرد. آلبرت و میلوا در مدرسه زوریخ با یکدیگر آشنا شدند. میلوا یک دانشجوی صربستانی فیزیک بود. با این‌که خانواده انیشتین به دلیل پیشینه خانوادگی میلوا با ارتباط این دو مخالف بودند اما آن‌ها از یکدیگر جدا نشدند و از طریق مکاتبه و نامه‌نگاری با یکدیگر در ارتباط بودند و انیشتین در این نامه‌ها بسیاری از ایده‌های خود را بیان کرده بود. سرانجام پدر انیشتین در سال ۱۹۰۲ درگذشت و این زوج کمی پس از آن با یکدیگر ازدواج کردند.

آلبرت و میلوا سه فرزند داشتند. دختر آن‌ها لیزرل در سال ۱۹۰۲ قبل از ازدواج‌شان به دنیا آمد و با میلوا و پدر و مادرش زندگی می‌کرد. از لیزرل اطلاعات زیادی وجود ندارد اما از نامه‌های آلبرت چنین برداشت می‌شود که یا در کودکی بر اثر بیماری مخملک فوت شده است یا او را به خانواده‌ای واگذار کرده‌اند.

در سال ۱۹۰۴، این زوج صاحب پسری به نام هانس شدند که یک مهندس هیدرولیک معروف شد. سپس در سال ۱۹۱۰، دومین پسر آن‌ها یعنی ادوارد به دنیا آمد که در جوانی به اسکیزوفرنی مبتلا شد و تا آخر عمرش در بیمارستان بستری بود.

پس از چند سال زندگی مشترک، میلوا متوجه رابطه انیشتین با دخترخاله‌اش السا شد. او با فرزندانش آلبرت را ترک کرد و در سال ۱۹۱۹ از یکدیگر طلاق گرفتند.

پس از طلاق، آلبرت در همان سال با السا لوونتال که از سال ۱۹۱۲ با او رابطه عاشقانه داشت ازدواج کرد. سرانجام ازدواج دوم او نیز با فوت السا در سال ۱۹۳۶ به پایان رسید.

در نامه‌هایی که در سال ۲۰۱۵ کشف شد، محققان متوجه شدند که انیشتین در سال ۱۹۱۰، یعنی زمانی که میلوا پسر دوم خود را باردار بود، به اولین معشوقه‌اش ماری وینتلر نامه می‌نوشت و در این نامه‌ها از عشق خود به او می‌گفت. آلبرت در یکی از نامه‌ها به ماری گفته بود:

“من هر لحظه و با همه قلبم به تو فکر می‌کنم و از این‌که، شرایط ما به این‌جا رسید مانند هر مرد دیگری غمگینم.”

اولین شغل رسمی آلبرت اینشتین

انیشتین همیشه دوست داشت مدرس شود.

پس از فارغ‌التحصیلی از پلی‌تکنیک زوریخ در سال ۱۹۰۰، آلبرت می‌خواست به عنوان معلم در یک مدرسه مشغول به کار شود. او دوست داشت که معلم شود و باقی وقتش را صرف کار بر نظریه‌هایش کند اما متاسفانه اینطور پیش نرفت. او دو سال برای رسیدن به چنین جایگاهی تلاش کرد اما تلاش‌هایش بی‌نتیجه ماند.

در نهایت آلبرت شغلی پیدا کرد و به عنوان بازرس ثبت اختراع در اداره ثبت اختراعات سوئیس مشغول به کار شد. او به مدت ۷ سال از سال‌های ۱۹۰۲ تا ۱۹۰۹ آن‌جا کار کرد و وقت آزادش را صرف خواندن مقالات علمی و کار بر نظریه‌هایش کرد.

حتی پس از انتشار چهار مقاله علمی در سال ۱۹۰۵ و کسب مدرک دکترا، آلبرت همچنان برای یافتن شغل معلمی تلاش می‌کرد تا این‌که سرانجام موفق شد در سال ۱۹۰۸ به عنوان استاد در دانشگاه برن استخدام شود.

همان‌طور که شهرت انیشتین به عنوان یک فیزیک‌دان نظری روز به روز بیشتر می‌شد، فرصت‌های شغلی او نیز در عرصه آکادمیک افزایش می‌یافت. یک سال پس از استخدام شدن در دانشگاه برن، به سمت دانشیار فیزیک در دانشگاه زوریخ منصوب شد. همچنین در سال ۱۹۱۱ استاد تمام دانشگاه پراگ شد و یک سال بعد با عنوان استاد تمام به زوریخ بازگشت.

زندگی آکادمیک انیشتین زمانی به اوج خود رسید که استاد دانشگاه برلین و عضو آکادمی علوم پروس شد. در دانشگاه برلین، آلبرت وظیفه تدریس نداشت اما حقوق استادی می‌گرفت و این به او اجازه می‌داد تا به طور تمام وقت بر تحقیق و توسعه نظریه‌های جدیدش تمرکز کند. انیشتین تا اوایل دهه ۱۹۳۰ در دانشگاه برلین باقی ماند. او همچنین به عنوان مدیر، در موسسه فیزیک قیصر ویلهلم خدمت کرد.

 

 

دستاوردهای علمی آلبرت اینشتین

یکی از دستاوردهای علمی انیشتین نظریه نسبیت عام است.

کمک‌های آلبرت انیشتین در طول زندگی‌اش، درک ما را از جهان متحول کرده است. کمک‌های آلبرت فراتر از دستاوردهای علمی‌اش بود، او مدافع پرشور صلح و حقوق مدنی بود و اثری فراموش‌نشدنی در علم و جامعه بر جای گذاشت. در این قسمت، به طور کلی دستاوردهای انیشتین را را بررسی می‌کنیم:

  • نظریه نسبیت خاص در سال ۱۹۰۵
  • مقاله اثر فوتوالکتریک در سال ۱۹۰۵
  • نظریه نسبیت عام در سال ۱۹۱۵
  • نظریه حرکت براونی در سال ۱۹۰۵
  • فرمول هم‌ارزی جرم و انرژی (E=mc^2) در سال ۱۹۰۵
  • کمک به ایجاد نظریه کوانتومی
  • نظریه میدان یکپارچه
  • مطالعات در مورد ثابت کیهانی (CC) در سال ۱۹۱۷
  • ارائه طرح اولیه‌ای از نظریه چگالش بوز-اینشتین در سال ۱۹۲۴
  • مقاله پارادوکس EPR در سال ۱۹۳۵
  • حمایت از صلح، حقوق مدنی و اهداف بشردوستانه. برای مثال او از منتقدان تسلیحات هسته‌ای بود و در طرح‌های مختلف صلح مشارکت داشت، او در سال ۱۹۵۵ مانیفست راسل-انیشتین که خواستار لغو سلاح‌های هسته‌ای بود را امضا کرد، او از حامیان سرسخت حقوق مدنی در ایالات متحده و عضو NAACP (انجمن ملی برای پیشرفت رنگین پوستان) بود و با تبعیض و تبعیض‌های نژادی مبارزه می‌کرد و همچنین او در تاسیس کنفرانس پاگواش که در مورد امنیت جهانی و استفاده صلح‌آمیز از علم و فناوری بود، حضور داشت.

 

 

جایزه ها و افتخارات  آلبرت اینشتین

آلبرت انیشتین به دلیل فعالیت‌های حرفه‌ای که در طول زندگی انجام داده، جوایز و افتخارات زیادی به دست آورده که برخی از مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

  • دریافت مدرک دکترای افتخاری در سال ۱۹۰۹ از دانشگاه ژنو
  • دریافت مدرک دکترای افتخاری در سال ۱۹۱۹ از دانشگاه روستوک
  • دریافت مدرک دکترای افتخاری در سال ۱۹۲۱ از دانشگاه پرینستون
  • دریافت مدرک دکترای افتخاری در سال ۱۹۲۱ از دانشگاه منچستر
  • او در سال ۱۹۲۱ جایزه نوبل فیزیک را برای کشف اثر فوتوالکتریک دریافت کرد.
  • دریافت مدرک دکترای افتخاری در سال ۱۹۲۳ از دانشگاه مادرید
  • دریافت مدال کوپلی در سال ۱۹۲۵ از انجمن سلطنتی لندن
  • دریافت مدال طلای انجمن سلطنتی نجوم در سال ۱۹۲۶
  • دریافت مدال ماکس پلانک در سال ۱۹۲۹ از انجمن فیزیک آلمان
  • دریافت مدرک دکترای افتخاری در سال ۱۹۲۹ از دانشگاه پاریس
  • دریافت مدرک دکترای افتخاری در سال ۱۹۳۱ از دانشگاه آکسفورد
  • دریافت مدرک دکترای افتخاری در سال ۱۹۳۴ از دانشگاه Yeshiva، نیویورک
  • دریافت مدال بنجامین فرانکلین از موسسه فرانکلین، فیلادلفیا در سال ۱۹۳۵
  • دریافت مدرک دکترای افتخاری در سال ۱۹۳۵ از دانشگاه هاروارد

 

 

رابطه اینشتین و بمب اتم

انیشتین در ساخت بمب اتم مشارکت نداشت.

در سال ۱۹۳۹، انیشتین و فیزیک‌دان‌های دیگری از جمله لئو زیلارد به رئیس جمهور آمریکا یعنی فرانکلین دلانو روزولت، نامه نوشتند و به او هشدار دادند که نازی‌ها در حال ساخت بمب اتم هستند تا آمریکا نیز شروع به ساخت سلاح‌های هسته‌ای کند.

پس از این هشدار، ایالات متحده پروژه منهتن را آغاز کرد. از آن‌جایی که انیشتین افکار صلح‌طلبانه و سوسیالیستی داشت و مخالف جنگ بود، مقامات آمریکا به این نتیجه رسیدند که دیدگاه‌های سیاسی آلبرت برای آن‌ها یک تهدید امنیتی به‌شمار می‌رود و به او مجوز امنیتی ندادند تا روی این پروژه کار کند. آلبرت حتی از مشورت با فیزیکدانانی که توسط جی رابرت اوپنهایمر، مدیر آزمایشگاه لوس آلاموس انتخاب شده بودند نیز منع شد.

پروژه منهتن در سال ۱۹۴۲ به اتمام رسید و اوپنهایمر و همکارانش اولین انفجار سلاح هسته‌ای را در یک آزمایشگاه انجام دادند. یک ماه بعد، نیروهای متفقین تسلیحات هسته‌ای را روی هیروشیما و ناکازاکی در ژاپن ریختند.

زمانی که انیشتین از این حملات با خبر شد گفت:

وای بر من، اگر می‌دانستم آلمانی‌ها موفق به تولید بمب اتم نمی‌شوند، هرگز به آن اشاره نمی‌کردم و آن نامه را امضا نمی‌کردم.

همچنین انیشتین هیچ اطلاعاتی از برنامه ایالات متحده برای استفاده از بمب اتم در ژاپن در سال ۱۹۴۵ نداشت. بنا به گزارش‌های خبری، وقتی آلبرت اولین بمباران در هیروشیما را شنید گفت:

“آخ، دنیا برای آن آماده نیست.”

یک سال بعد، انیشتین و زیلارد کمیته اضطراری دانشمندان اتمی را تاسیس کردند. در سال ۱۹۴۷، انیشتین از طریق مقاله‌ای برای ماهنامه آتلانتیک، از همکاری با سازمان ملل برای حفظ سلاح‌های هسته‌ای به عنوان یک عامل بازدارنده برای جلوگیری از جنگ، حمایت کرد.

 

 

داستان مهاجرت آلبرت اینشتین

انیشتین در سال ۱۹۳۳ به آمریکا مهاجرت کرد.

در سال ۱۹۳۳، انیشتین در موسسه مطالعات پیشرفته پرینستون در نیوجرسی مشغول به کار شد و بقیه عمر خود را آن‌جا سپری کرد. در آن زمان، نازی‌ها به رهبری آدولف هیتلر پس از جنگ جهانی اول با روش‌های خشونت‌آمیز در آلمان به قدرت رسیدند. یکی از قوانین آن‌ها این بود که اجازه نمی‌دادند یهودیان در مشاغل رسمی از جمله دانشگاه‌ها مشغول به کار شوند. از این رو دانشمندان زیادی گرفتار حزب نازی شده بودند و خود انیشتین نیز هدف کشته شدن آن‌ها قرار گرفته بود.

دانشمندان اروپایی با مشاهده این وضعیت و با نگرانی از استراتژی‌های نازی‌ها برای ساخت سلاح‌های اتمی، مناطقی که احتمال داشت به دست آلمانی‌ها بیفتد را ترک کردند و به ایالات متحده مهاجرت کردند.

اندکی پس از مهاجرت آلبرت به آمریکا و شروع کارش در موسسه مطالعات پیشرفته، با دیدن نظام شایسته‌سالاری آمریکا و این که مردم آن کشور از حق تفکر آزاد برخوردار بودند، انیشتین دچار تضاد شده بود زیرا این تجربیات با تجربه‌هایی که در دوران کودکی و نوجوانی‌اش داشت کاملا متفاوت بود. سرانجام او در سال ۱۹۳۵ اقامت دائم در کشور را گرفت و ۵ سال بعد شهروند آمریکا شد.

در زندگینامه آلبرت اینشتین این‌طور ذکر شده است که او در آمریکا بیشتر وقت خود را صرف کار بر نظریه میدان یکپارچه کرد. همچنین در طول جنگ جهانی دوم بر تجهیزات نیروی دریایی کار می‌کرد و با فروش میلیونی دست‌نوشته‌هایش، کمک‌های مالی زیادی به ارتش می‌کرد.

دیدگاه های سیاسی و مذهبی اینشتین

انیشتین از اصول سوسیالیسم حمایت می‌کرد.

به دلیل شهرت آلبرت انیشتین و مشارکت او در پروژه‌های سیاسی، بشردوستانه و دانشگاهی، دیدگاه‌های سیاسی و مذهبی او در سراسر جهان مورد توجه عموم قرار گرفت.

انیشتین طرفدار صلح و مدافع سرسخت فدرالیسم و قوانین جهانی بود. او همچنین از اصول سوسیالیسم حمایت می‌کرد و معتقد بود که این یک سیستم ایدئولوژیک است و کاستی‌های اجتماعی و کاستی‌‌‌های سیستم سرمایه‌‌‌داری را از بین می‌برد. این امر به ویژه زمانی آشکار شد که آلبرت دیدگاه‌های اقتصادی خود را در مقاله‌ای با عنوان “چرا سوسیالیسم؟” در سال ۱۹۴۹ برای مجله مانتلی ریویو شرح داد.

همچنین موقعیتش در جامعه به او این امکان را داده بود که صریح و تحریک‌آمیز صحبت کند و بنویسد؛ حتی زمانی که بسیاری از مردم در سراسر قاره اروپا به دلیل ظهور نازی‌ها در آلمان سکوت کرده بودند.

انیشتین یک یهودی اشکنازی و مخالف با سیاست‌های دولت نازی بود. پس از این‌که خانواده‌اش بارها توسط گشتاپو مورد آزار و اذیت قرار گرفتند، او تابعیت آلمانی خود را باطل کرد، برای همیشه به ایالات متحده نقل مکان کرد و در سال ۱۹۴۰ شهروند آمریکا شد.

اگرچه دیدگاه کلی آلبرت نسبت به فرهنگ و ارزش‌های کشور مثبت بود اما اغلب به بدرفتاری سیستماتیک با آمریکایی‌های آفریقایی تبار اعتراض می‌کرد و در جنبش حقوق مدنی آن‌ها فعال بود. او همچنین به عنوان یک صهیونیست از یهودیان فلسطینی حمایت کرد.

انیشتین از نظر مذهبی پیرو مذهب نبود و همیشه می‌گفت:

“من از نظر مذهبی عمیقا خداناباور هستم.”

او اغلب از “دین کیهانی” و خدایی که در هماهنگی جهان دیده می‌شود صحبت می‌کرد و خدای شخصی آدم‌ها، خدایی که پاداش می‌دهد، مجازات می‌کند و دنیای پس از مرگ را قبول نداشت. آلبرت در جایی گفته:

“برای من همین بس است که به راز زندگی که در تمام ابدیت تداوم می‌یابد بیندیشم و درباره ساختار شگفت‌انگیز جهان تامل کنم.”

اگرچه انیشتین به دین اعتقادی نداشت و مناسک یهودی را به جا نمی‌آورد اما برخی از ویژگی‌های سنت یهودی را قبول داشت و به شدت با آن‌ها موافق بود مثل کسب علم و دانش، عدالت و استقلال شخصی.

همچنین به دلیل اتفاقات تلخی که تجربه کرده بود، همواره در طول زندگی‌اش به طور خستگی‌ناپذیری با یهودی‌ستیزی مبارزه کرد. حمایت شدید انیشتین از رفاه یهودیان زمانی ظاهر شد که با یهودی‌ستیزی در آلمان مواجه شد.

آلبرت اینشتین چگونه مرد؟

انیشتین در ۷۶ سالگی درگذشت.

در زندگینامه آلبرت انیشتین آمده است که او در ‍۱۷ آوریل ۱۹۵۵ هنگام نوشتن سخنرانی برای گرامی‌داشت هفتمین سالگرد اسرائیل، دچار خون‌ریزی داخلی ناشی از پارگی آنوریسم آئورت شکمی شد و در ۱۸ آوریل ۱۹۵۵ در سن ۷۶ سالگی در مرکز پزشکی دانشگاه پرینستون درگذشت.

آلبرت را برای عمل جراحی به بیمارستان منتقل کردند اما او از عمل امتناع کرد و معتقد بود که زندگی خود را سپری کرده و سرنوشت او همین است. او گفته بود:

“من زمانی می‌روم که بخواهم. بی‌مزه است که زندگی را به‌طور مصنوعی طولانی کنیم. من سهم خودم را در زندگی انجام داده‌ام و الان وقت رفتن است. من این کار را به زیبایی انجام خواهم داد.”

به گزارش BBC، انیشتین در لحظه مرگ چند کلمه به آلمانی زمزمه کرده اما از آن‌جایی که پرستار آلمانی بلد نبوده، هیچ وقت مشخص نشد آلبرت در آن لحظه چه گفته.

پس از درگذشت آلبرت، او را کالبدشکافی کردند و آسیب‌شناس دانشگاه پرینستون توماس استولتز هاروی، بدون اجازه خانواده انیشتین مغز او را خارج کرد تا روزی علم عصب‌شناسی بتواند علت نبوغ او را کشف کند. پس از کالبدشکافی، بعد از ظهر همان روز مراسم تشییع جنازه آلبرت در دانشگاه پرینستون انجام شد و سپس برای مراسم سوزاندن، او را به ترنتون، نیوجرسی منتقل کردند.

در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۱۴، رالف مورس عکاس مجله Life گفت زمانی که خبر مرگ انیشتین منتشر شد، بیمارستان مملو از خبرنگاران، عکاسان و تماشاگران شد.

نقل قول‌هایی از اینشتین

  • دنیا جای خطرناکی برای زندگی است. نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به خاطر کسانی که شرارت‌ها را می‌بینند و کاری در مورد آن انجام نمی‌دهند.
  • سوالی که گاهی من را گیج می‌کند این است که آیا من دیوانه هستم یا دیگران؟
  • کسی که هرگز اشتباه نکرده، هرگز چیز جدیدی را امتحان نکرده است.
  • منطق شما را از نقطه A به B می‌رساند و تخیل شما را به همه جا می‌برد.
  • اگر نمی‌توانید چیزی را به سادگی توضیح دهید، آن را به اندازه کافی درک نکرده‌اید.
  • همه انسان‌ها نابغه هستند اما اگر یک ماهی را با توانایی‌اش در بالا رفتن از درخت قضاوت کنید، آن ماهی تمام عمر با این باور زندگی می‌کند که یک احمق است.

کلام آخر

زندگینامه آلبرت اینشتین داستان فیزیک‌دان مشهور آلمانی است. انیشتین از زمان خودش بسیار جلوتر بود؛ او نظریه‌های معتبر زیادی ارائه داد و مطالب با ارزشی را کشف کرد که بعدها تبدیل به نظریه‌های علمی شدند.

اگر به دنبال پیشرفت شغلی و مالی هستید و در حال تلاشید تا این موفقیت‌ها را برای خودتان رقم بزنید، توصیه می‌کنیم از دوره رایگان روانشناسی پول استفاده کنید.

منابع:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *