وبینار رایگان «۷ فرمول پول»

راهکارهای رشد مالی در ایران

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

داستان های انگیزشی افراد موفق ایرانی و خارجی

داستان های انگیزشی افراد موفق

در این مطلب، داستان های انگیزشی افراد موفق ایرانی و خارجی را بررسی می‌کنیم تا به خود یادآوری کنیم که با تلاش، اراده، فداکاری و صبوری می‌توان به موفقیت دست یافت.

افرادی که در این مطلب به آن‌ها می‌پردازیم عبارتند از:

  • جیم کری
  • توماس ادیسون
  • ویلیام جیمز
  • چارلز بوکوفسکی
  • دِیو بِرِیلزفورد
  • روزا پارکس
  • کریستوفر ریو
  • کیتی پری
  • ون سان ونگوگ
  • مریم میرزاخانی
  • بیژن پاکزاد
  • فاطمه طریقت منفرد
  • احسان سلحشور
  • سعیده قدس

 

دنبال افزایش درآمد هستی؟

وبینار «۷ فرمول پول» فاصله تو تا کسب ثروته!

۴ جلسه محتوای ناب و نایاب

.

داستان های انگیزشی افراد موفق خارجی

توماس ادیسون مخترع لامپ بود.

موفقیت یک شبه به دست نمی‌آید بلکه نتیجه سخت‌کوشی، درس گرفتن از شکست‌ها و تعهد به اهداف است. در ادامه، برخی از داستان های انگیزشی افراد موفق خارجی را بررسی می‌کنیم تا ببینیم چگونه در زندگی به موفقیت یافتند.

۱_ داستان انگیزشی جیم کری

جیم کری بازیگر و کمدین معروف کانادایی-آمریکایی است.

جیم در محیطی محروم بزرگ شد و در دوران نوجوانی چالش‌های بزرگی از جمله بی‌خانمانی را تجربه کرد. در ۱۵ سالگی مجبور شد ترک تحصیل کند و به‌عنوان سرایدار مشغول به کار شد تا مخارج زندگی خانواده را تامین کند.

در نوجوانی کار در استندآپ کمدی را شروع کرد و این مسیر، به شهرت و موفقیتش ختم شد. اولین شکست بزرگ کری در فعالیت کمدی، درست پس از تجربه بی‌خانمانی خانواده‌اش اتفاق افتاد. او یک استنداپ کمدی در تورنتو داشت اما بازی او به قدری بد پیش رفت که تقریبا از روی صحنه هو شد. با این حال، این تجربه شکست او را متوقف نکرد و جیم به کار خود ادامه داد.

سرانجام در ۱۹ سالگی برای دنبال کردن حرفه‌اش در تلویزیون و سینما به هالیوود مهاجرت کرد و طولی نکشید که در مسیرش موفق شد! پس از موفقیت در تلویزیون بر حرفه سینمایی خود تمرکز کرد و با بازی در فیلم‌های مختلف به شهرت و موفقیت رسید و میلیون‌ها دلار درآمد کسب کرد. کری در طول دوران حرفه ای خود دو بار جایزه گلدن گلوب را دریافت کرد.

۲_ داستان انگیزشی توماس ادیسون

توماس ادیسون نیازی به معرفی ندارد. او بزرگ‌ترین دانشمند زمان خود و همچنین مخترع لامپ بود.

توماس در کودکی از نظر روانی ناپایدار بود و به همین دلیل ترک تحصیل کرد. با این حال، او فردی سخت‌کوش بود و هرگز از رویاهای خود دست نکشید. علاوه‌بر پشتکار توماس، مادرش نیز در موفقیت او نقش پررنگی داشت که نباید آن را نادیده بگیریم. مادر او یک جنگجوی واقعی بود که اعتماد کامل خود را به توماس نشان داد و هرگز او را ناامید نکرد.

توماس در ۱۲ سالگی میوه و روزنامه می‌فروخت و همچنین به کار خود روی اختراعات مختلف ادامه داد. او قبل از اختراع لامپ هزاران بار شکست خورد اما به کارش ادامه داد تا در نهایت توانست لامپ را اختراع کند. کارآفرینی‌های ادیسون فراتر از اختراع لامپ بود؛ او همچنین پیشگام تلگراف بود و با تاسیس آزمایشگاهی در نیویورک، به‌طور خستگی‌ناپذیری خود را وقف نوآوری کرد.

۳_ داستان انگیزشی ویلیام جیمز

ویلیام جیمز فیلسوف قرن ۱۹ بود.

ویلیام جیمز فیلسوف، روانشناس و پزشک آمریکایی در قرن ۱۹ بود که مکتب پراگماتیسم یا عمل‌گرایی را پایه‌گذاری کرد.

جیمز در طول زندگی‌اش چالش‌های زیادی داشت. او از دوران کودکی با مشکلات سلامتی از جمله معده درد، کمردرد، آبله، افسردگی، حملات پانیک و حتی توهم دست و پنجه نرم می‌کرد. پدرش آدم بسیار سخت‌گیری بود و همیشه با انتقاد از فرزندانش می‌خواست تا به خواسته‌هایش عمل کنند.

جیمز آرزوی نقاش شدن را داشت اما با عدم تایید پدر و شکست‌های مکرر او در نقاشی، وضعیت سلامتی او بدتر، رابطه‌اش با پدر تیره‌تر، دچار افسردگی عمیقی شد و به فکر خودکشی افتاد. پدرش برای نجاتش او را در دانشکده پزشکی هاروارد ثبت‌نام کرد اما بی‌فایده بود. تقریبا سه سال پس از دریافت مدرک پزشکی، جیمز در خانه ماند و با بیماری افسردگی مبارزه کرد. با ظهور حملات پانیک و توهم، باور کرد که بیماری او ریشه در جبر زیست‌شناختی دارد و نمی‌تواند بر آن غلبه کند.

یک روز در آوریل ۱۸۷۰ پس از خواندن مقاله‌ای از چارلز رنوویر، علائم روانی او کم کم فروکش کرد زیرا جیمز به این باور رسیده بود که با اراده خود می‌تواند وضعیتش روانی‌اش را تغییر دهد. سرانجام بینش او به نام آزادی انتخاب و نظریه شادکامی‌اش شکل گرفت. جیمز توانست این بینش را در تحقیقات روانشناختی بعدی خود تایید کند.

۴_ داستان انگیزشی چارلز بوکوفسکی

چارلز بوکوفسکی شاعر و داستان‌نویس آمریکایی-آلمانی بود.

او در ۲۱ سالگی دانشگاه را رها کرد و به نیویورک رفت تا نویسنده شود اما عدم موفقیتش در انتشارات باعث شد که نوشتن را کنار بگذارد و ده سال به الکل اعتیاد پیدا کند. پس از آن دچار زخم معده شد و دوباره تصمیم گرفت نویسندگی را شروع کند اما برای این هدف مجبور بود شغلی هم داشته باشد. از این رو، کارهای زیادی انجام داد از جمله رانندگی با کامیون، رساندن بسته‌های پستی، کارگری در انبار، متصدی پمپ بنزین و…

او در ۲۴ سالگی اولین داستان خود را منتشر کرد و از ۳۵ سالگی شروع به نوشتن شعر کرد. چارلز روحیه سرکشانه‌ای داشت و اغلب هنجارهای جامعه را زیر سوال می‌برد. همچنین از رویارویی با جنبه‌های تاریک زندگی هراسی نداشت. نوشته‌های او اغلب یک محیط شهری فاسد، اعضای سرکوب‌شده جامعه و خشونت جنسی را به تصویر می‌کشید.

چارلز سرانجام در ۷۶ سالگی بر اثر سرطان خون درگذشت.

۵_ داستان انگیزشی دِیو بِرِیلزفورد

دیوید بریلزفورد، مربی دوچرخه‌سواری بریتانیایی است.

دیوید بریلزفورد، مربی دوچرخه‌سواری بریتانیایی است که از سنین جوانی به دوچرخه‌سواری علاقه‌مند بود. او چندین سال پیست دوچرخه‌سواری بریتانیا را رهبری کرد و به این کشور کمک کرد تا به یک ابرقدرت تبدیل شود. تحت رهبری او، این ورزش متحول شد و تیم بریتانیا که تا به حال سابقه موفقیتی نداشت، ۸ مدال طلا در سه المپیک به دست آوردند.

دیوید با استراتژی خود به نام “تجمیع دستاوردهای حاشیه‌ای” توانست به موفقیت برسد. او می‌گفت به هر چیزی که می‌خواهید به آن برسید فکر کنید، آن را تجزیه و تحلیل کنید و سعی کنید آن را ۱٪ بهبود ببخشید. سرانجام وقتی همه این‌ها را در کنار هم قرار دهید، متوجه پیشرفت قابل‌توجهی می‌شوید. او معتقد بود انجام کارهای کوچک و تدریجی به صورت روزانه منجر به موفقیت می‌شود.

۶_ داستان انگیزشی روزا پارکس

داستان انگیزشی رزا پارکس، داستان زندگی یک فرد موفق است. او یک زن سیاه‌پوست آمریکایی-آفریقایی تبار بود که در جنبش حقوق مدنی آمریکا فعالیت داشت و به‌عنوان مادر جنبش آزادی و بانوی اول جنبش حقوق مدنی شناخته می‌شد.

رزا در طول زندگی‌اش اغلب با تبعیض‌های نژادی و خشونت مواجه بود و شهرتش هم به همین خاطر بود. پارکس در ۱ دسامبر ۱۹۵۵ از دادن صندلی‌اش در اتوبوس به یک مرد سفید پوست خودداری کرد و پس از آن بازداشت و جریمه شد و به زندان افتاد. ماجرای رزا سروصدای زیادی به همراه داشت اما سرانجام افراد سیاه‌پوست را تشویق کرد که برای دستیابی به حقوق خود بیشتر تلاش کنند و تبعیض‌های نژادی در آمریکا علیه سیاه‌پوستان را از بین ببرند. او بیشتر سال‌های عمر خود را صرف آگاهی‌بخشی به دیگران درباره این مسائل کرد.

۷_ داستان انگیزشی  کریستوفر ریو

کریستوفر ریو بازیگر، تهیه‌کننده و نمایش‌نامه‌نویس آمریکایی بود که با بازی در فیلم “سوپرمن” به ستاره سینما تبدیل شد.

در سال ۱۹۹۵ زمانی که کریستوفر ۴۳ سال داشت، در مسابقات سوارکاری از روی اسب افتاد و از گردن به پایین دچار آسیب شدید نخاعی شد. با وجود این‌که شانس با او همراه نبود اما مصمم بود تا زندگی کند و از زندگی خود لذت ببرد؛ همین او را به یک ابرقهرمان تبدیل کرد. کریستوفر در سال ۱۹۹۶ برای افزایش آگاهی، تامین مالی، ترویج تحقیقات در مورد آسیب‌های نخاعی و دستیابی به پیشرفت‌های پزشکی، بنیاد کریستوفر و دانا ریو را تاسیس کرد.

سرانجام کریستوفر در سال ۲۰۰۴ بر اثر ایست قلبی درگذشت.

۸_ داستان انگیزشی کیتی پری

کیتی پری خواننده آمریکایی است.

کیتی پری خواننده و ترانه‌نویس آمریکایی است.

او پدر و مادری به‌شدت محافظه‌کاری داشت به‌طوری که هرگز به او و دیگر فرزندان‌شان اجازه نمی‌دادند به موسیقی موردعلاقه‌شان گوش دهند. پری در ۹ سالگی کلاس آواز را شروع کرد، در ۱۳ سالگی گیتار زدن را آموخت و در همین زمان بود که روی بینی‌اش پیرسینگ زد و علیه تربیت سختگیرانه‌اش شورش کرد.

کیتی در ۱۷ سالگی به لس‌آنجلس رفت تا کار حرفه‌ای خود را شروع کند. او در طول ۵ سال زندگی در لس‌آنجلی مجبور بود لباس‌هایش را بفروشد تا بتواند اجاره خانه بدهد و زندگی‌اش را بگذراند. به‌طور کلی او قبل از رسیدن به موفقیت و شهرت خود، شکست‌های زیادی را تجربه کرد تا این‌که سرانجام در سال ۲۰۰۷ با انتشار اولین آهنگش، توجه مدونا را به خود جلب کرد. پس از آن با گذشت زمان توانست در حرفه‌اش به موفقیت دست یابد.

۹_ داستان انگیزشی ون سان ونگوگ

ون گوگ، نقاش هلندی قرن بیستم بود. او از کودکی به نقاشی علاقه داشت اما جالب است بدانید که تا اواخر دهه دوم زندگی‌اش هرگز نقاشی نکرد و حتی بسیاری از کارهای معروفش را در دو سال آخر زندگی‌اش تکمیل کرد.

او در طول زندگی‌اش فقیر و تقریبا ناشناخته بود و با بیماری دوقطبی دست و پنجه نرم می‌کرد. به دلیل این‌که خانواده‌اش از نظر مالی مشکلات زیادی داشتند، مجبور شد در ۱۵ سالگی ترک تحصیل کند و سرکار رود. اولین کارش، فروش آثار هنری در مغازه عمویش بود. پس از مدتی برای کار به لندن سفر کرد و آن‌جا بیشتر از قبل عاشق هنر شد به‌طوری که در اوقات فراغتش از گالری‌های هنری بازدید می‌کرد.

ونگوگ در ۲۷ سالگی تصمیم گرفت نقاش شود و این تصمیم، زندگی او و تاریخ هنر را برای همیشه تغییر داد. با کمک‌های مالی برادرش شروع به درس خواندن درباره هنر کرد. هنرش به او کمک کرد تا تعادل عاطفی خود را حفظ کند.

سرانجام در ۳۷ سالگی فوت کرد و همچنان در مورد علت فوت ونگوگ تردیدهایی وجود دارد.

 

 

داستان های انگیزشی افراد موفق ایرانی

داستان های انگیزشی افراد موفق ایرانی

کلید موفقیت در وجود آدم‌هاست همان‌طور که هلن کلر می‌گوید: “موفقیت و خوشبختی شما در درون شما نهفته است.” بنابراین، واقعا مهم است بدانید که موفقیت با سال‌ها تلاش و شکست خوردن به دست می‌آید. در این قسمت، داستان های انگیزشی افراد موفق ایرانی را بررسی می‌کنیم.

۱_ داستان انگیزشی مریم میرزاخانی

داستان انگیزشی مریم میرزاخانی، داستان زندگی یک فرد موفق است.

میرزاخانی در سال ۱۳۵۶ در تهران به دنیا آمد. در دبیرستان فرزانگان تهران درس خواند و در همان دوران دبیرستان توانست در دو سال متوالی ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ برنده مدال طلای المپیاد جهانی ریاضی شود. او اولین دانش‌آموز ایرانی بود که در المپیاد، نمره کامل گرفته بود. او مدرک کارشناسی‌اش را در رشته ریاضی از دانشگاه صنعتی شریف گرفت و برای تحصیل در مقطع دکتری به دانشگاه هاروارد رفت.

مریم در سال ۲۰۰۵ توسط نشریه پاپیولار ساینس آمریکا به‌عنون “ذهن برتر در رشته ریاضیات” معرفی شد و در دوران زندگی خود جوایز زیادی از جمله مدال فیلدز، جایزه ستر و جایزه کلی آمریکا را دریافت کرد. او همچنین استاد دانشگاه پرینستون و استاد و پژوهشگر رشته ریاضیات دانشگاه استنفورد بود.

مریم میرزاخانی در ۴ سال آخر زندگی‌اش به سرطان پستان مبتلا بود. زمانی که تنها ۴۰ سال داشت در بیمارستان بستری شد و به دلیل سرایت سرطان به مغز استخوان، در کالیفرنیا درگذشت.

۲_ داستان انگیزشی بیژن پاکزاد

بیژن پاکزاد طراح و تولیدکننده ایرانی-آمریکایی بود که برند بیژن را راه‌اندازی کرد.

او در تهران به دنیا آمد و در خانواده‌‌ای ثروتمند بزرگ شد. دوران تحصیل را در مدرسه Le Rosey سوئیس گذراند و در دانشگاه رشته مهندسی شیمی را انتخاب کرد اما پس از آن، تحصیلاتش را در زمینه طراحی لباس ادامه داد و به آلمان رفت تا در دوره‌های طراحی شرکت کند.

پس از بازگشت به ایران، بوتیک‌هایی راه‌اندازی کرد که مخصوص افراد ثروتمند بود. سرانجام در ۳۳ سالگی به آمریکا مهاجرت کرد و بوتیک گران‌قیمت و معروفی در آن‌جا تاسیس کرد که شامل لباس، عطر و ادکلن بود. فروشگاه بیژن به قدری خاص بود که مردم برای بازدید از آن باید وقت قبلی می‌گرفتند.

بیژن پاکزاد فردی هدفمند و تحصیل‌کرده بود و توانست در کارش موفق شود و ثروت بسیار زیادی کسب کند. علاوه‌بر این، او در طول دوران حرفه‌ای خود جوایز و افتخارات زیادی به دست آورد. به‌عنوان مثال، مجله ونتی‌فر در سال ۱۹۷۹ نام بیژن را در لیست خوش‌تیپ‌ترین‌های جهان قرار داد.

سرانجام بیژن پاکزاد در سال ۱۳۹۰ بر اثر سکته مغزی در لس‌آنجلس درگذشت.

۳_ داستان انگیزشی فاطمه طریقت منفرد

فاطمه طریقت منفرد موسس رستوران هانی است.

فاطمه طریقت منفرد در سال ۱۳۳۱ در تهران به دنیا آمد.

خانواده او مذهبی و سنتی بودند و چنین باورهایی داشتند که زنان نباید درس بخوانند، نباید کار کنند، باید ازدواج کنند و باید یک همسر و مادر خوب و فداکار باشند. اما در ادامه می‌بینیم که فاطمه تمام این سنت‌ها را به چالش کشید.

او از دوران کودکی به کسب درآمد و مستقل بودن علاقه داشت اما در دوران نوجوانی به اجبار پدرش ترک تحصیل کرد و با مردی که ۱۷ سال از خودش بزرگ‌تر بود ازدواج کرد.

آتش‌سوزی کارخانه چمدان‌سازی همسرش، نقطه شروع موفقیت فاطمه بود. پس از این اتفاق او تصمیم گرفت راه پدر و اجدادش یعنی رستوران‌داری را پیش بگیرد. اگرچه دوباره با مخالفت‌های اطرافیان مواجه شد اما به کارش ادامه داد تا این‌که سرانجام در سال ۱۳۵۹ “رستوران هانی” را تاسیس کرد. هانی نام آخرین فرزند فاطمه بود که متاسفانه در سال ۱۳۹۹ در یک تصادف درگذشت.

ازدواج فاطمه در نهایت به جدایی ختم شد اما این اتفاق هرگز مانع از تلاش‌های او نشد. هم‌اکنون هانی بیش از ۱۰ شعبه در تهران دارد.

۴_ داستان انگیزشی احسان سلحشور

احسان سلحشور کارآفرین ایرانی و یکی از مدیران موفق صنعت بیمه است.

او کودکی سختی داشت و در شرایط دشواری بزرگ شد اما این شرایط و روحیه تسلیم‌نشدنی احسان هرگز باعث نشد تا از رسیدن به رویاهایش دست بکشد. او تنها ۶ سال داشت که پدرش به دلیل ابتلا به سرطان و نداشتن پول درمان زمبن‌گیر شد و زمانی که احسان اول دبیرستان بود پدرش فوت کرد. از آن‌جایی که پس از فوت پدر، مسئولیت‌های خانواده بر گردن او افتاد، به هنرستان رفت تا یک سال زودتر فارغ‌التحصیل شود و بتواند سریع‌تر سرکار برود و مخارج خانواده را تامین کند.

او در دانشگاه دولتی قبول شد و با تمام سرمایه خانواده یک تاکسی خرید تا هم کار کند و هم درس بخواند. در همین زمان بود که تصمیم گرفت با دوستش سرمایه‌گذاری کند. او تمام سرمایه خانواده‌اش را فروخت و به امید پولدار شدن، پول را به دوستش داد اما دوستش غیب شد و به دنبال آن، احسان به کلاهبرداری متهم شد و به زندان افتاد.

پس از بیرون آمدن از زندان، شروع به درس خواندن و کار کردن، کرد؛ او مدارک کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته حقوق دریافت کرد و به مدت چند سال در بخش بازاریابی بیمه عمر فعالیت می‌کرد.

سرانجام احسان سلحشور توانست بزرگ‌ترین شرکت بیمه عمر را راه‌اندازی کند و به رویای همیشگی‌اش یعنی پولدار شدن، دست یابد.

۵_ داستان انگیزشی سعیده قدس

سعیده قدس بنیان‌گذار موسسه خیریه محک است.

سعیده قدس نویسنده و کارآفرین ایرانی و بنیان‌گذار موسسه خیریه محک است.

سعیده در یک خانواده نیکوکار و فرهنگی بزرگ شد و همیشه با آثار شاعران بزرگی چون مولانا و حافظ آشنایی داشت. حتی می‌توان گفت به همین دلیل از کودکی به نویسندگی علاقه داشت و بیشتر اوقات فراغتش را با نوشتن می‌گذراند. او هم‌اکنون چندین کتاب نوشته است.

دوران کارشناسی را در رشته جغرافیا و کارشناسی ارشد را در رشته جامعه‌شناسی گذراند. همچنین به دلیل شغل همسرش مجبور شد چند سالی را در کشورهای مختلف زندگی کند و از این رو در دانشگاه برلن آلمان در رشته زبان و ادبیات آلمانی به تحصیل ادامه داد.

ایده شکل‌گیری محک جایی در ذهن سعیده جرقه زد که هنگام تولد ۲ سالگی فرزندش کیانا، متوجه توموری در کلیه او شدند. در طول درمان کینا، سعیده مدام به فکر سایر کودکانی بود که چنین شرایطی داشتند و از آن مهم‌تر، هزینه بالای درمان سرطان بود که اکثر خانواده‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کردند. از این رو، او به دنبال راهی افتاد تا بتواند هزینه‌های درمان سرطان کودکان را از خیرین دریافت کند و این‌گونه بود که موسسه محک تاسیس شد.

سعیده قدس در طول دوران حرفه‌ای خود جوایز و افتخارات زیادی را از آن خود کرده‌است از جمله جایزه بانک توسعه اسلامی، نشان لیاقت در کارآفرینی اجتماعی، جایزه پروین اعتصامی و همچنین در سال ۲۰۰۸ نام او توسط وال استریت ژورنال در لیست ۵۰ زن برتر سال قرار گرفت.

کلام آخر

نتیجه می‌گیریم که در دنیا، هیچ محدودیتی برای افراد با پشتکار و سخت‌کوش وجود ندارد و هر کس سهم قابل‌توجهی در زمینه موردعلاقه‌اش دارد. داستان های انگیزشی افراد موفق نشان می‌دهند که اگر به خودتان ایمان داشته باشید و سخت کار کنید، هر چیزی ممکن و دست‌یافتنی است.

منابع:

دیدگاه‌ خود را بنویسید

هدیه پیشنهادی

دوره رایگان 7 فرمول پول

۷ فرمول پول

راهکارهای رشد مالی در ایران

محصول پیشنهادی

دوره روانشناسی پول

روانشناسی پول پایه

۱۵ میلیون تومان

روانشناسی پول پیشرفته

روانشناسی پول پیشرفته

۴۵ میلیون تومان

بیزینس سایکولوژی

بیزنس سایکولوژی

۲۰۰ میلیون تومان

پیمایش به بالا