استراتژی کسب و کار، قلب تپنده موفقیت هر سازمانی است. بر اساس تحقیقات مکینزی، شرکتهایی که استراتژیهای شفاف و هدفمند دارند، ۳۰٪ بیشتر از رقبای خود سودآوری میکنند. در دنیای امروز، جایی که تغییرات بازار با سرعت بالایی رخ میدهد، داشتن یک استراتژی قوی نهتنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. از شرکتهای کوچک گرفته تا غولهای صنعتی، همه بهدنبال ایجاد مزیت رقابتی از طریق برنامهریزی استراتژیک هستند. در این مقاله، به بررسی انواع استراتژیهای کسب و کار، ابزارهای تحلیل و نمونههای موفق در ایران میپردازیم تا شما را برای طراحی استراتژیهای مؤثر آماده کنیم.
استراتژی کسب و کار چیست؟
استراتژی کسبوکار در واقع یک برنامه یا نقشه راه است که به شرکتها کمک میکند تا در بازار موفق شوند و از رقبا جلو بیفتند. این استراتژی مشخص میکند که شرکت چطور میخواهد محصولات یا خدماتش را به مشتریان ارائه دهد، چه ارزشی ایجاد کند و چطور بازار هدفش را بهتر از رقبا بشناسد.
برای مثال، یک شرکت ممکن است تصمیم بگیرد که به جای رقابت بر سر قیمت پایین، روی کیفیت بالای محصولاتش تمرکز کند. این یعنی استراتژی کسبوکار شرکت بر پایه تمایز است؛ یعنی ارائه چیزی که رقبا نمیتوانند یا نمیخواهند ارائه دهند.
یکی دیگر از بخشهای مهم استراتژی، تعیین اهداف است. این اهداف میتوانند کوتاهمدت یا بلندمدت باشند و باید مشخص و قابل اندازهگیری باشند. علاوه بر این، تحلیل محیط داخلی و خارجی، مثل شناخت نقاط قوت و ضعف شرکت یا بررسی فرصتها و تهدیدهای بازار، نقش کلیدی در تدوین استراتژی دارد.
در نهایت، استراتژی کسبوکار به شرکت کمک میکند تا تصمیمهای هوشمندانهتری بگیرد، منابعش را به درستی تخصیص دهد و در مسیر درستی حرکت کند تا به اهدافش برسد. به زبان ساده، استراتژی کسبوکار یعنی پیدا کردن بهترین راه برای موفقیت در یک بازار پر از رقابت.
انواع استراتژیهای کسب و کار
استراتژیهای کسب و کار به سازمانها کمک میکنند تا در بازار رقابتی موفق شوند. برخی از مهمترین انواع استراتژیها عبارتند از:
- استراتژی رهبری هزینه: کاهش هزینهها برای ارائه محصولات با قیمت پایینتر. این استراتژی برای شرکتهایی مناسب است که میخواهند با قیمتهای پایینتر، سهم بازار خود را افزایش دهند.
- استراتژی تمایز: ارائه محصولات منحصر به فرد با ویژگیهای خاص. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا از رقبا متمایز شود و مشتریان وفادار جذب کند.
- استراتژی تمرکز (نیش مارکت): تمرکز بر یک بخش خاص از بازار. این استراتژی برای شرکتهایی مناسب است که میخواهند نیازهای مشتریان خاص را به خوبی برآورده کنند.
- استراتژی نوآوری: استفاده از فناوریهای جدید برای ایجاد مزیت رقابتی. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا با ارائه محصولات نوآورانه، از رقبا پیشی بگیرد.
- استراتژی رشد: افزایش سهم بازار از طریق رشد داخلی یا خارجی. این استراتژی شامل توسعه محصولات جدید یا ورود به بازارهای جدید است.
اجزای اصلی استراتژی کسب و کار
اجزای اصلی استراتژی کسب و کار شامل موارد زیر است:
- تحلیل محیط داخلی و خارجی (SWOT): شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها. این تحلیل به سازمان کمک میکند تا موقعیت خود را در بازار بهطور دقیق ارزیابی کند.
- تعیین مأموریت، چشمانداز و ارزشهای سازمان: مشخص کردن جهتگیری کلی سازمان. این مرحله به سازمان کمک میکند تا اهداف بلندمدت خود را تعیین کند.
- تعیین اهداف کلان و خرد: تعیین اهداف بلندمدت و کوتاهمدت. این اهداف باید مشخص، قابل اندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و زمانبندی شده باشند (SMART).
- تدوین راهبردها و برنامههای عملیاتی: طراحی برنامههای اجرایی برای دستیابی به اهداف. این مرحله شامل تعیین اقدامات لازم برای رسیدن به اهداف است.
- اجرا و نظارت بر استراتژی: پیادهسازی استراتژی و نظارت بر عملکرد. این مرحله به سازمان کمک میکند تا پیشرفت خود را ارزیابی کند و در صورت لزوم، اصلاحات لازم را انجام دهد.
مزایای داشتن استراتژی کسب و کار
داشتن استراتژی کسب و کار مزایای زیادی دارد، از جمله:
- افزایش سودآوری: کمک به سازمان برای دستیابی به سود بیشتر. بر اساس تحقیقات هاروارد بیزینس ریویو، شرکتهایی که استراتژیهای قوی دارند، بهطور متوسط ۲۰٪ بیشتر از رقبای خود سودآوری میکنند.
- بهبود رقابتپذیری: ایجاد مزیت رقابتی در بازار. این مزیت میتواند از طریق کاهش هزینهها، ارائه محصولات منحصر به فرد یا بهبود خدمات مشتری به دست آید.
- کاهش ریسکهای کسب و کار: شناسایی و مدیریت ریسکها. این کار به سازمان کمک میکند تا از بحرانهای احتمالی جلوگیری کند.
- افزایش رضایت مشتریان: ارائه محصولات و خدمات با کیفیت بهتر. این کار به سازمان کمک میکند تا مشتریان وفادار جذب کند.
نمونههای موفق استراتژی کسب و کار در ایران
چند مثال به شما برای درک بهتر استراتژی کمک میکند:
- شرکت X: استفاده از استراتژی تمایز برای ارائه محصولات منحصر به فرد. این شرکت توانسته است با ارائه محصولات باکیفیت، سهم بازار خود را افزایش دهد.
- شرکت Y: استفاده از استراتژی رهبری هزینه برای کاهش قیمتها و افزایش سهم بازار. این شرکت توانسته است با کاهش هزینهها، قیمت محصولات خود را کاهش دهد و مشتریان بیشتری جذب کند.
ابزارهای تحلیل استراتژی کسب و کار
برخی از ابزارهای مفید برای تحلیل استراتژی کسب و کار عبارتند از:
- ماتریس SWOT: تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها. این ابزار به سازمان کمک میکند تا موقعیت خود را در بازار بهطور دقیق ارزیابی کند.
- ماتریس BCG: تحلیل سبد محصولات بر اساس رشد بازار و سهم بازار. این ابزار به سازمان کمک میکند تا محصولات خود را بهطور مؤثر مدیریت کند.
- ماتریس ANSOFF: تحلیل استراتژیهای رشد بر اساس محصولات و بازارها. این ابزار به سازمان کمک میکند تا استراتژیهای رشد خود را طراحی کند.
تعریف چشمانداز کسبوکار
چشمانداز کسبوکار تصویری از آینده مطلوب سازمان است. این چشمانداز به سازمان کمک میکند تا جهتگیری خود را مشخص کند و اهداف بلندمدت خود را تعیین نماید. به عنوان مثال، چشمانداز یک شرکت ممکن است تبدیل شدن به رهبر بازار در صنعت خود باشد. این چشمانداز به سازمان کمک میکند تا برنامهریزیهای خود را بر اساس اهداف بلندمدت انجام دهد.
تعیین اهداف سطح بالای شرکت
اهداف سطح بالای شرکت شامل اهداف بلندمدتی است که سازمان برای دستیابی به آنها تلاش میکند. این اهداف باید مشخص، قابل اندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و زمانبندی شده باشند (SMART). به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است هدف خود را افزایش سهم بازار به ۲۰ درصد در پنج سال آینده تعیین کند. این اهداف به سازمان کمک میکنند تا برنامهریزیهای خود را بهطور مؤثر انجام دهد.
تحلیل کسبوکار و بازار هدف آن
تحلیل کسبوکار و بازار هدف شامل بررسی نیازهای مشتریان، رقبا و روندهای بازار است. این تحلیل به سازمان کمک میکند تا استراتژیهای خود را با نیازهای بازار تطبیق دهد. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است با تحلیل بازار هدف خود، متوجه شود که نیاز به توسعه محصولات جدید یا بهبود خدمات مشتری دارد. این تحلیل به سازمان کمک میکند تا تصمیمگیریهای بهتری داشته باشد.
تعریف نحوه کسب مزیت رقابتی
مزیت رقابتی عاملی است که سازمان را از رقبا متمایز میکند. این مزیت میتواند از طریق کاهش هزینهها، ارائه محصولات منحصر به فرد یا بهبود خدمات مشتری به دست آید. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند آمازون با ارائه خدمات تحویل سریع و قیمتهای رقابتی، مزیت رقابتی خود را ایجاد کردهاند. این مزیت به سازمان کمک میکند تا در بازار رقابتی موفق شود.
ساخت یک چارچوب استراتژی کسب و کار
چارچوب استراتژی کسب و کار شامل مراحل زیر است:
- تحلیل محیط داخلی و خارجی.
- تعیین مأموریت، چشمانداز و ارزشها.
- تعیین اهداف کلان و خرد.
- تدوین راهبردها و برنامههای عملیاتی.
- اجرا و نظارت بر استراتژی.
استراتژی توسعه بازار
استراتژی توسعه بازار شامل ورود به بازارهای جدید با محصولات موجود است. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا سهم بازار خود را افزایش دهد. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند کوکاکولا با ورود به بازارهای جدید در سراسر جهان، از استراتژی توسعه بازار استفاده میکنند. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا رشد خود را تسریع کند.
استراتژی گسترش
استراتژی گسترش شامل افزایش سهم بازار از طریق توسعه محصولات جدید یا ورود به بازارهای جدید است. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا رشد خود را تسریع کند. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند آمازون با ورود به بازارهای جدید و توسعه محصولات متنوع، از استراتژی گسترش استفاده میکنند. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا سودآوری خود را افزایش دهد.
استراتژی متمرکز
استراتژی متمرکز شامل تمرکز بر یک بخش خاص از بازار است. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا نیازهای مشتریان خاص را به خوبی برآورده کند. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است بر تولید محصولات لوکس برای مشتریان ثروتمند تمرکز کند. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا در بخش خاصی از بازار موفق شود.
استراتژی تمایز
استراتژی تمایز شامل ارائه محصولات منحصر به فرد با ویژگیهای خاص است. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا از رقبا متمایز شود. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند اپل و تسلا با ارائه محصولات نوآورانه و باکیفیت، از استراتژی تمایز استفاده میکنند. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا مشتریان وفادار جذب کند.
سطوح استراتژی کسب و کار
استراتژی کسب و کار در سه سطح تعریف میشود:
- سطح سازمان یا شرکت (Corporate level strategy): مربوط به جهتگیری کلی سازمان.
- سطح واحدهای کسب و کار (Business level strategy): مربوط به استراتژیهای هر واحد کسب و کار.
- سطح عملکرد یا وظیفهای (Functional level strategy): مربوط به استراتژیهای هر بخش مانند بازاریابی، مالی و تولید.
1_ استراتژی سطح سازمان یا شرکت (Corporate level strategy)
استراتژی سطح سازمان یا شرکت به جهتگیری کلی سازمان مربوط میشود. این استراتژی شامل تصمیمگیریهایی مانند ورود به بازارهای جدید، ادغام با شرکتهای دیگر یا توسعه محصولات جدید است. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند اپل از استراتژی سطح سازمان برای توسعه محصولات نوآورانه و ورود به بازارهای جهانی استفاده میکنند. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا اهداف بلندمدت خود را محقق کند.
2_ استراتژی سطح عملکرد یا وظیفهای (Functional level strategy)
استراتژی سطح عملکرد یا وظیفهای مربوط به بخشهای مختلف سازمان مانند بازاریابی، مالی، تولید و منابع انسانی است. این استراتژیها به هر بخش کمک میکنند تا اهداف خود را با اهداف کلی سازمان هماهنگ کنند. به عنوان مثال، استراتژی بازاریابی ممکن است شامل تبلیغات هدفمند و افزایش آگاهی از برند باشد، در حالی که استراتژی مالی بر کاهش هزینهها و افزایش سود تمرکز دارد. این استراتژیها به سازمان کمک میکنند تا عملکرد خود را بهبود بخشند.
3_ استراتژی سطح واحدهای کسب و کار (Business level strategy)
استراتژی کسب و کار، قلب تپنده موفقیت هر سازمانی است. بر اساس تحقیقات مکینزی، شرکتهایی که استراتژیهای شفاف و هدفمند دارند، ۳۰٪ بیشتر از رقبای خود سودآوری میکنند. در دنیای امروز، جایی که تغییرات بازار با سرعت بالایی رخ میدهد، داشتن یک استراتژی قوی نهتنها یک انتخاب، بلکه یک ضرورت است. از شرکتهای کوچک گرفته تا غولهای صنعتی، همه بهدنبال ایجاد مزیت رقابتی از طریق برنامهریزی استراتژیک هستند. در این مقاله، به بررسی انواع استراتژیهای کسب و کار، ابزارهای تحلیل و نمونههای موفق در ایران میپردازیم تا شما را برای طراحی استراتژیهای مؤثر آماده کنیم.
4_ سرتیترهای مقاله (بررسی رقبا و ساختار سرفصلها)
استراتژی کسب و کار یکی از مهمترین مفاهیم در مدیریت است که به سازمانها کمک میکند تا در بازار رقابتی موفق شوند. با بررسی ۱۰ سایت برتر گوگل برای کلمه کلیدی “استراتژی کسب و کار”، متوجه میشویم که رقبا از سرتیترهای متنوعی استفاده کردهاند. این سرتیترها شامل تعریف استراتژی کسب و کار، انواع آن، مزایا، چالشها، ابزارهای تحلیل و نمونههای موفق است. برای رقابت با این سایتها، باید تمامی سرتیترهای آنها را در مقاله خود بگنجانیم. حتی اگر برخی سرتیترها فقط در یک سایت وجود داشته باشد، ما نیز باید آنها را در مقاله خود قرار دهیم. به عنوان مثال، برخی از رقبا از سرتیترهایی مانند “استراتژی توسعه بازار” یا “استراتژی تمایز” استفاده کردهاند که ما نیز باید آنها را در مقاله خود بگنجانیم.
اجزای اصلی استراتژی کسب و کار
اجزای اصلی استراتژی کسب و کار شامل موارد زیر است:
- تحلیل محیط داخلی و خارجی (SWOT): شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها. این تحلیل به سازمان کمک میکند تا موقعیت خود را در بازار بهطور دقیق ارزیابی کند.
- تعیین مأموریت، چشمانداز و ارزشهای سازمان: مشخص کردن جهتگیری کلی سازمان. این مرحله به سازمان کمک میکند تا اهداف بلندمدت خود را تعیین کند.
- تعیین اهداف کلان و خرد: تعیین اهداف بلندمدت و کوتاهمدت. این اهداف باید مشخص، قابل اندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و زمانبندی شده باشند (SMART).
- تدوین راهبردها و برنامههای عملیاتی: طراحی برنامههای اجرایی برای دستیابی به اهداف. این مرحله شامل تعیین اقدامات لازم برای رسیدن به اهداف است.
- اجرا و نظارت بر استراتژی: پیادهسازی استراتژی و نظارت بر عملکرد. این مرحله به سازمان کمک میکند تا پیشرفت خود را ارزیابی کند و در صورت لزوم، اصلاحات لازم را انجام دهد.
مزایای داشتن استراتژی کسب و کار
داشتن استراتژی کسب و کار مزایای زیادی دارد، از جمله:
- افزایش سودآوری: کمک به سازمان برای دستیابی به سود بیشتر. بر اساس تحقیقات هاروارد بیزینس ریویو، شرکتهایی که استراتژیهای قوی دارند، بهطور متوسط ۲۰٪ بیشتر از رقبای خود سودآوری میکنند.
- بهبود رقابتپذیری: ایجاد مزیت رقابتی در بازار. این مزیت میتواند از طریق کاهش هزینهها، ارائه محصولات منحصر به فرد یا بهبود خدمات مشتری به دست آید.
- کاهش ریسکهای کسب و کار: شناسایی و مدیریت ریسکها. این کار به سازمان کمک میکند تا از بحرانهای احتمالی جلوگیری کند.
- افزایش رضایت مشتریان: ارائه محصولات و خدمات با کیفیت بهتر. این کار به سازمان کمک میکند تا مشتریان وفادار جذب کند.
چالشهای اجرای استراتژی کسب و کار
اجرای استراتژی کسب و کار با چالشهایی همراه است، از جمله:
- مقاومت کارکنان در برابر تغییرات: عدم تمایل کارکنان به پذیرش تغییرات جدید. این چالش میتواند اجرای استراتژی را با مشکل مواجه کند.
- نبود منابع کافی: کمبود منابع مالی، انسانی یا فناوری. این چالش میتواند اجرای استراتژی را دشوار کند.
- تغییرات سریع بازار: نیاز به تطبیق سریع با تغییرات بازار. این چالش به سازمان کمک میکند تا انعطافپذیری خود را افزایش دهد.
ابزارهای تحلیل استراتژی کسب و کار
برخی از ابزارهای مفید برای تحلیل استراتژی کسب و کار عبارتند از:
- ماتریس SWOT: تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها. این ابزار به سازمان کمک میکند تا موقعیت خود را در بازار بهطور دقیق ارزیابی کند.
- ماتریس BCG: تحلیل سبد محصولات بر اساس رشد بازار و سهم بازار. این ابزار به سازمان کمک میکند تا محصولات خود را بهطور مؤثر مدیریت کند.
- ماتریس ANSOFF: تحلیل استراتژیهای رشد بر اساس محصولات و بازارها. این ابزار به سازمان کمک میکند تا استراتژیهای رشد خود را طراحی کند.
اجرای استراتژی کسب و کار
در ادامه مراحل اجرای استراتژی کسب و کار را با هم بررسی میکنیم:
1_ تعریف چشمانداز کسبوکار
چشمانداز کسبوکار تصویری از آینده مطلوب سازمان است. این چشمانداز به سازمان کمک میکند تا جهتگیری خود را مشخص کند و اهداف بلندمدت خود را تعیین نماید. به عنوان مثال، چشمانداز یک شرکت ممکن است تبدیل شدن به رهبر بازار در صنعت خود باشد. این چشمانداز به سازمان کمک میکند تا برنامهریزیهای خود را بر اساس اهداف بلندمدت انجام دهد.
2_ تعیین اهداف سطح بالای شرکت
اهداف سطح بالای شرکت شامل اهداف بلندمدتی است که سازمان برای دستیابی به آنها تلاش میکند. این اهداف باید مشخص، قابل اندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و زمانبندی شده باشند (SMART). به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است هدف خود را افزایش سهم بازار به ۲۰ درصد در پنج سال آینده تعیین کند. این اهداف به سازمان کمک میکنند تا برنامهریزیهای خود را بهطور مؤثر انجام دهد.
3_ تحلیل کسبوکار و بازار هدف آن
تحلیل کسبوکار و بازار هدف شامل بررسی نیازهای مشتریان، رقبا و روندهای بازار است. این تحلیل به سازمان کمک میکند تا استراتژیهای خود را با نیازهای بازار تطبیق دهد. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است با تحلیل بازار هدف خود، متوجه شود که نیاز به توسعه محصولات جدید یا بهبود خدمات مشتری دارد. این تحلیل به سازمان کمک میکند تا تصمیمگیریهای بهتری داشته باشد.
4_ تعریف نحوه کسب مزیت رقابتی
مزیت رقابتی عاملی است که سازمان را از رقبا متمایز میکند. این مزیت میتواند از طریق کاهش هزینهها، ارائه محصولات منحصر به فرد یا بهبود خدمات مشتری به دست آید. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند آمازون با ارائه خدمات تحویل سریع و قیمتهای رقابتی، مزیت رقابتی خود را ایجاد کردهاند. این مزیت به سازمان کمک میکند تا در بازار رقابتی موفق شود.
5_ ساخت یک چارچوب استراتژی کسب و کار
چارچوب استراتژی کسب و کار شامل مراحل زیر است:
- تحلیل محیط داخلی و خارجی.
- تعیین مأموریت، چشمانداز و ارزشها.
- تعیین اهداف کلان و خرد.
- تدوین راهبردها و برنامههای عملیاتی.
- اجرا و نظارت بر استراتژی.
انواع استراتژی برای بیزینس
در ادامه مهمترین و رایجترین استراتژیها را مورد بررسی قرار میدهیم:
1_ استراتژی توسعه بازار
استراتژی توسعه بازار شامل ورود به بازارهای جدید با محصولات موجود است. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا سهم بازار خود را افزایش دهد. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند کوکاکولا با ورود به بازارهای جدید در سراسر جهان، از استراتژی توسعه بازار استفاده میکنند. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا رشد خود را تسریع کند.
2_ استراتژی گسترش
استراتژی گسترش شامل افزایش سهم بازار از طریق توسعه محصولات جدید یا ورود به بازارهای جدید است. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا رشد خود را تسریع کند. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند آمازون با ورود به بازارهای جدید و توسعه محصولات متنوع، از استراتژی گسترش استفاده میکنند. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا سودآوری خود را افزایش دهد.
3_ استراتژی متمرکز
استراتژی متمرکز شامل تمرکز بر یک بخش خاص از بازار است. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا نیازهای مشتریان خاص را به خوبی برآورده کند. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است بر تولید محصولات لوکس برای مشتریان ثروتمند تمرکز کند. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا در بخش خاصی از بازار موفق شود.
4_ استراتژی تمایز
استراتژی تمایز شامل ارائه محصولات منحصر به فرد با ویژگیهای خاص است. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا از رقبا متمایز شود. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند اپل و تسلا با ارائه محصولات نوآورانه و باکیفیت، از استراتژی تمایز استفاده میکنند. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا مشتریان وفادار جذب کند.
تحلیل SWOT
تحلیل SWOT یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل استراتژی کسب و کار است. این تحلیل شامل شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها است. به عنوان مثال، یک شرکت ممکن است با استفاده از تحلیل SWOT، نقاط قوت خود را شناسایی کند و از آنها برای ایجاد مزیت رقابتی استفاده کند. این تحلیل به سازمان کمک میکند تا استراتژیهای خود را بهطور مؤثرتری طراحی و اجرا کند.
سطوح استراتژی کسب و کار
استراتژی کسب و کار در سه سطح تعریف میشود:
- سطح سازمان یا شرکت (Corporate level strategy): مربوط به جهتگیری کلی سازمان.
- سطح واحدهای کسب و کار (Business level strategy): مربوط به استراتژیهای هر واحد کسب و کار.
- سطح عملکرد یا وظیفهای (Functional level strategy): مربوط به استراتژیهای هر بخش مانند بازاریابی، مالی و تولید.
۲ مدل استراتژی مهم
استراتژی سطح سازمان یا شرکت (Corporate level strategy)
استراتژی سطح سازمان یا شرکت به جهتگیری کلی سازمان مربوط میشود. این استراتژی شامل تصمیمگیریهایی مانند ورود به بازارهای جدید، ادغام با شرکتهای دیگر یا توسعه محصولات جدید است. به عنوان مثال، شرکتهایی مانند اپل از استراتژی سطح سازمان برای توسعه محصولات نوآورانه و ورود به بازارهای جهانی استفاده میکنند. این استراتژی به سازمان کمک میکند تا اهداف بلندمدت خود را محقق کند.
استراتژی سطح عملکرد یا وظیفهای (Functional level strategy)
استراتژی سطح عملکرد یا وظیفهای مربوط به بخشهای مختلف سازمان مانند بازاریابی، مالی، تولید و منابع انسانی است. این استراتژیها به هر بخش کمک میکنند تا اهداف خود را با اهداف کلی سازمان هماهنگ کنند. به عنوان مثال، استراتژی بازاریابی ممکن است شامل تبلیغات هدفمند و افزایش آگاهی از برند باشد، در حالی که استراتژی مالی بر کاهش هزینهها و افزایش سود تمرکز دارد. این استراتژیها به سازمان کمک میکنند تا عملکرد خود را بهبود بخشند.