وبینار رایگان کارخانه پولسازی

سیستم ۷ مرحله‌ای خلق ثروت

وبینار کارخانه پولسازی

چرا داستان‌گویی در تبلیغات می‌تواند برند شما را ماندگار کند؟

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا برخی برندها در ذهن شما ماندگارتر از دیگران هستند؟ یکی از دلایل این ماندگاری، استفاده هوشمندانه از داستان‌گویی در تبلیغات است. تحقیقات نشان می‌دهند که تبلیغاتی که داستانی جذاب دارند، ۲۲ برابر بیشتر از تبلیغات ساده در ذهن مخاطب باقی می‌مانند. این نوع تبلیغات می‌توانند ارتباط عاطفی عمیق‌تری با مخاطب برقرار کنند و در نتیجه شناخت برند و وفاداری به آن را افزایش دهند. در این مقاله، به بررسی اهمیت داستان‌گویی در تبلیغات و روش‌های استفاده مؤثر از آن خواهیم پرداخت.

اهمیت داستان گویی در تبلیغات
اهمیت داستان گویی در تبلیغات

داستان گویی در تبلیغات به یکی از ابزارهای قدرتمند برای جذب مخاطب و ایجاد ارتباط عاطفی تبدیل شده است. این روش به برندها این امکان را می‌دهد تا پیام خود را به شکلی جذاب و ماندگار به مخاطبان منتقل کنند. زمانی که یک برند داستان خود را به شکلی متقاعدکننده و خلاقانه روایت می‌کند، مخاطب درگیر داستان می‌شود و احساسات مختلفی را تجربه می‌کند. این احساسات می‌تواند به شناخت برند و وفاداری به آن کمک کند.

در دنیای تبلیغات مدرن، مردم بیشتر به دنبال ارتباطات انسانی هستند تا تبلیغات صرفاً تجاری. داستان گویی به برندها این فرصت را می‌دهد که به جای صرفاً معرفی محصول یا خدمات، تجربه‌ای انسانی و احساسی را با مخاطبان خود به اشتراک بگذارند. این نوع تبلیغات معمولاً ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب دارند و باعث می‌شوند که برند از رقبا متمایز شود.

چرا برندها از داستان گویی استفاده می‌کنند؟
چرا برندها از داستان گویی استفاده می‌کنند؟

برندها از داستان گویی به این دلیل استفاده می‌کنند که این روش برای ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطبان بسیار مؤثر است. وقتی برندها داستانی را روایت می‌کنند که مخاطب بتواند خود را در آن مشاهده کند یا احساس همدلی کند، احتمال یادآوری برند و وفاداری به آن افزایش می‌یابد. این ارتباط عاطفی باعث می‌شود که برند از صرفاً یک محصول یا خدمت فراتر رفته و به یک تجربه یا احساس تبدیل شود.

علاوه بر این، داستان گویی به برندها کمک می‌کند که پیام خود را به صورت جذاب و به یاد ماندنی منتقل کنند. در دنیای پر از اطلاعات و تبلیغات، این روش به برندها این امکان را می‌دهد که توجه مخاطب را جلب کنند و به طور مؤثری پیام خود را در ذهن آنها حک کنند. در نتیجه، برندها با استفاده از داستان گویی می‌توانند تاثیر بیشتری بر روی مخاطبان خود بگذارند و در دنیای رقابتی امروزی، تفاوت ایجاد کنند.

داستان گویی چیست؟
داستان گویی چیست؟

داستان گویی یک هنر قدیمی است که به روایت و انتقال یک پیام از طریق داستان‌های جذاب و متقاعدکننده اشاره دارد. در تبلیغات، این به معنای استفاده از قالب داستان برای معرفی یک برند، محصول یا خدمت است. به طور معمول، داستان گویی در تبلیغات شامل یک سری رویدادها و شخصیت‌ها است که با کمک آنها، پیام برند به مخاطب منتقل می‌شود.

داستان گویی در تبلیغات می‌تواند شامل روایت‌های کوتاه، داستان‌های طولانی یا حتی ویدیوهایی باشد که در آنها یک داستان به شکلی جذاب و قابل درک به نمایش در می‌آید. هدف اصلی داستان گویی در تبلیغات این است که مخاطب را جذب کند و به او این احساس را بدهد که این برند بخشی از داستان شخصی اوست.

وبینار کارخانه پولسازی

اگر دنبال «افزایش درآمد» هستی و نمی‌دونی از کجا شروع کنی این وبینار رایگان مختص تویه

تاریخ وبینار: سه شنبه ۳۰ اردیبهشت ساعت ۱۱ صبح
روز
ساعت
دقیقه
ثانیه
تا برگزاری وبینار!

تعریف داستان گویی در تبلیغات
داستان گویی در تبلیغات به فرآیند استفاده از عناصر داستانی مانند شخصیت‌ها، موقعیت‌ها و بحران‌ها برای انتقال پیام تبلیغاتی اشاره دارد. این روش به برندها این امکان را می‌دهد که نه تنها محصول یا خدمات خود را معرفی کنند، بلکه یک تجربه عاطفی و انسانی را به مخاطب منتقل کنند. در واقع، داستان گویی در تبلیغات به جای تمرکز صرف بر ویژگی‌های محصول، بر نحوه تأثیرگذاری برند بر زندگی مخاطب متمرکز است.

با استفاده از داستان گویی، برندها می‌توانند پیام‌های پیچیده را به شکلی ساده و قابل فهم منتقل کنند و در ذهن مخاطبان خود جایی برای خود باز کنند. این روش به ویژه در دنیای دیجیتال که توجه مخاطبان به سرعت جلب می‌شود، ابزاری قدرتمند برای جلب توجه و ایجاد ارتباط با مخاطب است.

تفاوت داستان گویی با تبلیغات سنتی
تفاوت داستان گویی با تبلیغات سنتی

در تبلیغات سنتی، معمولاً برندها به طور مستقیم محصولات و خدمات خود را معرفی می‌کنند و به مخاطب می‌گویند که چرا باید از آنها استفاده کند. این نوع تبلیغات بیشتر بر اطلاعات و ویژگی‌های محصول تمرکز دارند و معمولاً پیام‌ها به صورت سرد و تجاری به مخاطب منتقل می‌شوند.

در مقابل، داستان گویی در تبلیغات بر خلق تجربه‌ای عاطفی و انسانی تمرکز دارد. این روش به جای ارائه اطلاعات خشک، یک داستان جذاب و درگیرکننده برای مخاطب می‌سازد که می‌تواند احساسات او را تحریک کند و در نهایت به جلب توجه و وفاداری مخاطب منجر شود. به عبارت دیگر، داستان گویی در تبلیغات یک رویکرد نرم‌تر و انسانی‌تر دارد که نسبت به تبلیغات سنتی بیشتر در ذهن مخاطب باقی می‌ماند.

مزایای استفاده از داستان گویی در تبلیغات

داستان گویی در تبلیغات می‌تواند مزایای زیادی برای برندها به همراه داشته باشد. این روش نه تنها باعث جذب توجه بیشتر مخاطب می‌شود بلکه می‌تواند تأثیرات طولانی‌مدتی بر روی ارتباط برند با مخاطبان خود داشته باشد. در ادامه، به چند مزیت اصلی استفاده از داستان گویی در تبلیغات می‌پردازیم.

1_ ارتباط عاطفی با مخاطب

یکی از بزرگ‌ترین مزایای داستان گویی در تبلیغات این است که می‌تواند ارتباط عاطفی قوی‌تری با مخاطب ایجاد کند. وقتی یک داستان به خوبی روایت می‌شود، مخاطب ممکن است خود را در شخصیت‌های آن پیدا کند و با آنها احساس همدلی کند. این احساس همدلی باعث می‌شود که مخاطب نسبت به برند احساس تعلق داشته باشد و این ارتباط عاطفی می‌تواند منجر به افزایش وفاداری به برند شود.

2_ افزایش شناخت برند

داستان گویی باعث می‌شود که برند به یاد ماندنی‌تر شود. زمانی که یک برند داستان خود را به شکلی جذاب و متفاوت روایت می‌کند، مخاطب بیشتر به آن توجه می‌کند و آن را در ذهن خود نگه می‌دارد. این شناخت بیشتر باعث می‌شود که برند در بازار رقابتی برجسته‌تر به نظر برسد و شانس بیشتری برای جذب مشتریان جدید داشته باشد.

3_ ایجاد تفاوت در میان رقبا

در دنیای پر از تبلیغات، برندها نیاز دارند که از رقبا متمایز شوند. داستان گویی به برندها این امکان را می‌دهد که پیام خود را به شکلی منحصر به فرد منتقل کنند. این روش باعث می‌شود که برند به جای داشتن یک تبلیغ ساده و معمولی، یک داستان جذاب و جذاب ایجاد کند که توجه مخاطب را جلب کرده و از رقبا متمایز شود.

تاثیر بر ذهن مخاطب (چگونه داستان‌ها تاثیرگذار هستند)
تاثیر بر ذهن مخاطب

داستان‌ها به دلیل ساختار خاصی که دارند، تأثیر زیادی بر ذهن مخاطب می‌گذارند. مغز انسان به طور طبیعی به داستان‌ها واکنش نشان می‌دهد و آنها را راحت‌تر به خاطر می‌سپارد. در واقع، زمانی که یک داستان جذاب روایت می‌شود، مغز ما به آن بیشتر واکنش نشان می‌دهد و آن را به شکلی بهتر درک و حفظ می‌کند. این ویژگی مغز انسان باعث می‌شود که داستان گویی در تبلیغات مؤثرتر از روش‌های سنتی باشد.

اصول داستان گویی در تبلیغات

داستان گویی در تبلیغات نیازمند رعایت اصول خاصی است تا بتواند مؤثر واقع شود. در این بخش، به بررسی اصول مهم داستان گویی در تبلیغات می‌پردازیم.

1_ ساختار داستان (مقدمه، میانه، پایان)

یک داستان مؤثر باید ساختاری منظم داشته باشد. این ساختار معمولاً شامل مقدمه، میانه و پایان است. در مقدمه، شخصیت‌ها و موقعیت‌ها معرفی می‌شوند و در میانه داستان، بحران یا چالش اصلی به وقوع می‌پیوندد. در پایان نیز، حل بحران و نتیجه‌گیری انجام می‌شود. این ساختار به داستان جهت و معنا می‌بخشد و باعث می‌شود که مخاطب از ابتدا تا انتهای داستان درگیر شود.

2_ شخصیت‌پردازی و استفاده از داستان‌های واقعی

شخصیت‌پردازی در داستان‌ها یکی از ارکان اصلی جذابیت آنها است. برای اینکه مخاطب به داستان علاقه‌مند شود، باید شخصیت‌های قابل باور و جذاب داشته باشیم. همچنین، استفاده از داستان‌های واقعی می‌تواند تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. وقتی مخاطب احساس کند که داستان واقعی است، ارتباط بیشتری با آن برقرار می‌کند.

3_ انتخاب پیام اصلی

پیام اصلی داستان باید واضح و مشخص باشد. این پیام می‌تواند در قالب یک شعار یا یک اصل برند ارائه شود. مهم این است که پیام در دل داستان گنجانده شود و به طور طبیعی به مخاطب منتقل گردد.

4_ استفاده از لحن مناسب

انتخاب لحن مناسب برای داستان بسیار مهم است. لحن باید با هویت برند و مخاطب هدف همخوانی داشته باشد. به عنوان مثال، اگر برند شما یک برند جوان و پر انرژی است، لحن داستان باید شاد و پرهیجان باشد. در عوض، اگر برند شما یک برند معتبر و رسمی است، لحن داستان باید جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر باشد.

انواع داستان گویی در تبلیغات

داستان گویی در تبلیغات می‌تواند به روش‌های مختلفی انجام شود که هرکدام مزایای خاص خود را دارند. در ادامه به انواع رایج داستان گویی در تبلیغات می‌پردازیم.

1_ داستان گویی در ویدیوها

یکی از موثرترین روش‌ها برای انتقال داستان در تبلیغات، استفاده از ویدیو است. ویدیو به برندها این امکان را می‌دهد که داستان خود را به شکلی بصری و جذاب روایت کنند و احساسات مخاطب را به طور مستقیم تحریک کنند. ویدیوها معمولاً بیشتر از محتوای متنی توانایی جلب توجه دارند و می‌توانند در مدت زمان کوتاهی یک داستان قوی و تاثیرگذار منتقل کنند.

در تبلیغات ویدیویی، با استفاده از عناصر بصری، موسیقی و صدا می‌توان احساسی قوی در مخاطب ایجاد کرد. به عنوان مثال، برندهایی مانند نایکی و کوکا کولا از ویدیوها برای روایت داستان‌های الهام‌بخش و تاثیرگذار استفاده می‌کنند که مخاطب را به اقدام یا تغییر در سبک زندگی تشویق می‌کند.

2_ داستان گویی در محتوای متنی

محتوای متنی هم یکی از روش‌های مؤثر در داستان گویی تبلیغاتی است. برندها می‌توانند از مقالات، بلاگ‌ها یا حتی پست‌های کوتاه در شبکه‌های اجتماعی برای روایت داستان استفاده کنند. این نوع محتوا به برندها این امکان را می‌دهد که داستان‌های خود را با جزئیات بیشتری توضیح دهند و به مخاطب فرصت دهند که با داستان ارتباط برقرار کند.

استفاده از تکنیک‌های نوشتاری مانند توصیف‌های جذاب، شخصیت‌پردازی‌های عمیق و ایجاد تنش‌های داستانی می‌تواند کمک کند تا محتوای متنی نیز به اندازه ویدیوها تاثیرگذار باشد. برای مثال، بسیاری از برندهای فشن از این روش برای معرفی محصولات جدید به شکلی جذاب و داستانی استفاده می‌کنند.

3_ داستان گویی از طریق اینفلوئنسرها

اینفلوئنسرها به عنوان روایت‌گران قدرتمند داستان‌ها در دنیای دیجیتال عمل می‌کنند. استفاده از اینفلوئنسرها به برندها این امکان را می‌دهد که داستان خود را از زبان فردی معتبر و محبوب برای مخاطبان خود روایت کنند. این روش به ویژه در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام و تیک‌تاک بسیار موثر است.

اینفلوئنسرها می‌توانند داستان‌های واقعی یا تخیلی را در مورد برندها به اشتراک بگذارند و از این طریق ارتباطی مستقیم و معتبر با مخاطبان برقرار کنند. این روش به دلیل تاثیرگذاری بیشتر شخصیت‌های معروف و معتبر، اغلب در تبلیغات مد و محصولات زیبایی و سلامت بسیار کاربرد دارد.

4_ داستان گویی در شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی به دلیل محبوبیت و دسترسی آسان، یکی از بهترین فضاها برای استفاده از داستان گویی هستند. برندها می‌توانند از طریق پست‌ها، استوری‌ها و حتی لایوها داستان‌های خود را به صورت فوری و در زمان واقعی با مخاطبان به اشتراک بگذارند.

در شبکه‌های اجتماعی، سرعت انتقال پیام و امکان تعامل با مخاطب از اهمیت بالایی برخوردار است. این فضا به برندها این امکان را می‌دهد که بتوانند بازخورد فوری از مخاطبان دریافت کنند و داستان خود را به شکلی جذاب و دلپذیر بیان کنند. همچنین، شبکه‌های اجتماعی امکان استفاده از تصاویر و ویدیوهای جذاب را فراهم می‌کنند که می‌تواند داستان گویی را تاثیرگذارتر کند.

استراتژی‌های موثر در داستان گویی تبلیغاتی
استراتژی‌های موثر در داستان گویی تبلیغاتی

برای اینکه داستان گویی در تبلیغات به نتیجه مطلوب برسد، لازم است برندها از استراتژی‌های مشخصی پیروی کنند. در این بخش به برخی از استراتژی‌های موثر در داستان گویی تبلیغاتی می‌پردازیم.

1_ داستان گویی برند محور

داستان گویی برند محور به این معناست که برند خود را به عنوان شخصیت اصلی داستان معرفی کند. این استراتژی معمولاً زمانی استفاده می‌شود که برند قصد دارد پیام‌های خاص خود را به طور مؤثر به مخاطب منتقل کند. به عنوان مثال، برندهایی مانند اپل و تسلا با استفاده از داستان‌های برند محور، داستان‌هایی از نوآوری، پیشرفت و تغییرات مثبت را به اشتراک می‌گذارند.

این روش به برند کمک می‌کند تا هویت و ارزش‌های خود را به صورت واضح و شفاف به مخاطب نشان دهد و ارتباط بیشتری با او برقرار کند.

2_ داستان گویی مبتنی بر تجربه مشتری

در این نوع استراتژی، برندها به جای روایت داستان‌های ساختگی، از تجربیات واقعی مشتریان خود استفاده می‌کنند. این استراتژی به مخاطبان این پیام را می‌دهد که برند واقعاً به نیازهای آنها توجه دارد و تلاش می‌کند تا تجربه‌ای عالی برای آنها ایجاد کند. به عنوان مثال، برندهایی مانند آمازون و زاپوس با استفاده از داستان‌های واقعی مشتریان خود، اعتماد بیشتری در میان مخاطبان ایجاد کرده‌اند.

3_ داستان‌های آموزنده و انگیزشی

استفاده از داستان‌های آموزنده و انگیزشی در تبلیغات باعث می‌شود که برند به عنوان یک منبع الهام و تغییر در نظر گرفته شود. این نوع داستان‌ها می‌توانند به شکلی مثبت بر روی مخاطب تاثیر بگذارند و او را به اقدام یا تغییر در زندگی خود ترغیب کنند. برندهایی مانند نایکی با استفاده از این نوع داستان‌ها به مخاطبان خود انگیزه می‌دهند و در نتیجه ارتباط عاطفی عمیقی با آنها برقرار می‌کنند.

4_ استفاده از طنز و احساسات

استفاده از طنز در داستان گویی می‌تواند به تبلیغات کمک کند تا بیشتر در یاد مخاطب بماند. طنز، اگر به درستی استفاده شود، می‌تواند جذابیت زیادی ایجاد کند و مخاطب را به خود جلب کند. همچنین، استفاده از احساسات انسانی مانند محبت، دلسوزی یا خوشحالی می‌تواند به مخاطب احساس خوبی بدهد و او را به سمت برند سوق دهد.

چالش‌ها و اشتباهات رایج در داستان گویی تبلیغاتی

گرچه داستان گویی می‌تواند بسیار مؤثر باشد، اما برندها باید مراقب چالش‌ها و اشتباهات رایج در این حوزه باشند. در ادامه به برخی از این چالش‌ها و اشتباهات اشاره می‌کنیم.

1_ عدم تطابق داستان با هویت برند

یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات در داستان گویی، عدم تطابق داستان با هویت برند است. اگر داستانی که برند روایت می‌کند با هویت و ارزش‌های اصلی آن همخوانی نداشته باشد، مخاطب به سرعت متوجه خواهد شد و برند از اعتبار می‌افتد.

2_ تاکید بیش از حد بر فروش

اگر برند بیش از حد بر روی فروش و تبلیغ محصول خود تمرکز کند و داستان به‌جای ایجاد ارتباط عاطفی، صرفاً به فروش محصولات پرداخته باشد، احتمال شکست تبلیغ افزایش می‌یابد. داستان گویی باید به‌طور طبیعی پیام برند را منتقل کند، نه اینکه تنها به دنبال فروش باشد.

3_ فراموش کردن مخاطب هدف

برندها باید همیشه به یاد داشته باشند که مخاطب هدف خود را در نظر بگیرند. داستانی که برای یک گروه مخاطب جذاب است، ممکن است برای گروه دیگر بی‌اثر باشد. بنابراین، شناخت دقیق مخاطب و تنظیم داستان بر اساس نیازها و خواسته‌های او امری ضروری است.

تکنیک‌های داستان سرایی در بازاریابی

تکنیک‌های داستان سرایی در بازاریابی

در این بخش، به ۱۰ تکنیک مهم از کتاب «بهترین قصه‌گو برنده است» اشاره خواهیم کرد که می‌تواند به برندها در ایجاد داستان‌های مؤثر و جذاب در تبلیغات کمک کند.

  1. شروع با یک مشکل یا چالش
  2. ایجاد پیچیدگی‌های داستان
  3. استفاده از جملات قوی و تاثیرگذار
  4. استفاده از شخصیت‌های باورپذیر
  5. تمرکز بر روی تحولات داستانی
  6. انتقال پیام در قالب تجربه شخصی
  7. ساخت داستان‌های ساده و قابل فهم
  8. استفاده از فضاهای متفاوت برای داستان‌ها
  9. حفظ تعادل بین احساسات و اطلاعات
  10. در نهایت ارائه یک پیام واضح و معنادار

با استفاده از این تکنیک‌ها، برندها می‌توانند داستان‌هایی ایجاد کنند که نه تنها جذاب باشند بلکه تاثیر ماندگاری بر روی مخاطب بگذارند و نتیجه مطلوب را به‌دست آورند.

مثال های عملی برای داستان گویی در کسب و کار

  1. ساده‌سازی پیام
    • توضیح: یکی از تکنیک‌های کلیدی داستان گویی این است که پیام اصلی را به شکلی ساده و قابل فهم به مخاطب منتقل کنید. پیام‌های پیچیده یا طولانی ممکن است باعث گمراهی شوند.
    • مثال: برند اپل با استفاده از داستان‌های ساده و جذاب، پیام‌هایی مانند “استفاده آسان” و “نوآوری در طراحی” را به شکلی ساده و روان به مخاطب منتقل می‌کند. اپل به‌جای تمرکز بر ویژگی‌های فنی پیچیده، روی تجربه کاربری متمرکز می‌شود.
  2. استفاده از شخصیت‌های جذاب
    • توضیح: برای جذب توجه مخاطب، داستان‌ها باید شامل شخصیت‌های قوی و جذاب باشند که احساسات و تجارب مخاطب را به‌طور مستقیم تحت تاثیر قرار دهند.
    • مثال: برند شویندرز (Schwinn) از شخصیت‌های قهرمان در تبلیغات خود استفاده می‌کند که با دوچرخه‌های این برند، چالش‌های مختلف را پشت سر می‌گذارند. این شخصیت‌ها نماد قدرت و استقامت هستند.
  3. ایجاد پیچیدگی و کشمکش
    • توضیح: داستان‌های جذاب باید دارای چالش‌ها و پیچیدگی‌هایی باشند که شخصیت‌ها در آن با مشکلات و موانع روبه‌رو می‌شوند.
    • مثال: در تبلیغاتی مانند میکروسافت، کاراکترهایی که در برابر مشکلات تکنولوژیک قرار می‌گیرند، نهایتاً با استفاده از محصولات میکروسافت به راه‌حل می‌رسند. این کشمکش‌ها برای مخاطب جالب است و احساس همذات‌پنداری ایجاد می‌کند.
  4. حل مشکل یا پیام نهایی
    • توضیح: داستان باید به گونه‌ای طراحی شود که در نهایت به حل مشکلی برسد یا پیامی مثبت و امیدوارکننده داشته باشد.
    • مثال: در تبلیغات ناایک (Nike)، داستان‌ها غالباً حول محور شخصیت‌هایی هستند که به سختی تلاش می‌کنند و در نهایت به موفقیت می‌رسند. این پیام نشان‌دهنده تلاش و پشتکار است.
  5. حس هم‌دلی و ارتباط عاطفی
    • توضیح: داستان‌ها باید به شکلی طراحی شوند که مخاطب بتواند با آن‌ها ارتباط عاطفی برقرار کند.
    • مثال: پپسی در تبلیغات خود از داستان‌هایی استفاده کرده است که در آن‌ها شخصیت‌های داستان در شرایط سخت یا چالش‌برانگیز از یکدیگر حمایت می‌کنند. این احساسات باعث ایجاد ارتباط عاطفی عمیق‌تری با برند می‌شود.
  6. استفاده از فرمت‌های متنوع
    • توضیح: برای جذب مخاطب، لازم است از فرمت‌های مختلف داستان‌گویی مانند ویدیو، تصویر و متن استفاده کنید.
    • مثال: کوکاکولا با استفاده از ویدیوهای کوتاه در شبکه‌های اجتماعی، تصویرسازی‌های جذاب و متون الهام‌بخش، داستان‌های خود را به روش‌های متنوعی روایت می‌کند.
  7. دست‌یابی به نتیجه‌ای قوی و تاثیرگذار
    • توضیح: پایان داستان باید قوی و تاثیرگذار باشد تا مخاطب را به یاد برند بیندازد.
    • مثال: در تبلیغات جانسون‌اندجانسون، پایان داستان معمولاً پیام‌هایی چون “محصول ما خانواده‌تان را سالم نگه می‌دارد” را منتقل می‌کند که تاثیرگذاری بالایی دارند.
  8. استفاده از کشش زمانی
    • توضیح: برخی داستان‌ها بهتر است در یک زمان خاص رخ دهند تا بیشتر به ذهن مخاطب بچسبند.
    • مثال: در تبلیغات خودروسازی مرسدس بنز، داستان‌های تبلیغاتی معمولاً در شرایط خاص مانند رانندگی در شرایط سخت یا در لحظات خاصی از روز طراحی می‌شوند که به این برند اعتبار می‌بخشد.
  9. بازگشت به گذشته یا ارجاع به تاریخ
    • توضیح: استفاده از مرجعی تاریخی یا روایتی از گذشته می‌تواند اعتبار و اصالت داستان شما را بیشتر کند.
    • مثال: برند ریبوک از تاریخچه‌اش در تبلیغات استفاده می‌کند و داستان‌های قدیمی در مورد اولین کفش‌های ورزشی خود را به نمایش می‌گذارد که در ایجاد ارتباط با مخاطب تاثیرگذار است.
  10. توجه به مخاطب هدف
  • توضیح: داستان‌ها باید مطابق با نیازها و علایق مخاطب هدف طراحی شوند تا بیشترین تاثیر را داشته باشند.
  • مثال: برند هورلی (Hurley) در تبلیغات خود از داستان‌هایی استفاده می‌کند که به فرهنگ و سبک زندگی جوانان علاقه‌مند به ورزش‌های آبی مربوط می‌شود. این امر باعث می‌شود که جوانان خود را در این داستان‌ها مشاهده کرده و به برند اعتماد کنند.

نتیجه گیری

در نهایت، داستان‌گویی در تبلیغات ابزاری قدرتمند برای جلب توجه مخاطبان و ایجاد ارتباط عاطفی با آن‌هاست. با استفاده از این تکنیک، برندها می‌توانند تجربه‌ای منحصر به فرد برای مخاطبان خود بسازند و در ذهن آن‌ها باقی بمانند. حالا نوبت شماست؛ آیا تا به حال از داستان‌گویی در تبلیغات خود استفاده کرده‌اید؟ تجربیات یا سوالات خود را در بخش کامنت‌ها با ما در میان بگذارید!

1 دیدگاه دربارهٔ «چرا داستان‌گویی در تبلیغات می‌تواند برند شما را ماندگار کند؟»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هدیه پیشنهادی

کارخانه پولسازی

سیستم ۷ مرحله‌ای خلق ثروت

محصول پیشنهادی

دوره روانشناسی پول

روانشناسی پول پایه

۳۰ میلیون تومان

روانشناسی پول پیشرفته

روانشناسی پول پیشرفته

۴۵ میلیون تومان

بیزینس سایکولوژی

بیزنس سایکولوژی

۲۰۰ میلیون تومان

پیمایش به بالا