وبینار رایگان «درآمد نامحدود»

برنامه تحول مالی در سال ۱۴۰۴

ما را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

دلایل شکست تبلیغات

دلایل شکست تبلیغات یکی از موضوعات مهمی است که برندها باید به آن توجه ویژه‌ای داشته باشند. طبق تحقیقات اخیر، ۶۰% از کمپین‌های تبلیغاتی به دلیل عدم شناخت صحیح مخاطب هدف یا پیام نامناسب، به شکست می‌انجامند. در دنیای رقابتی امروز، داشتن یک استراتژی تبلیغاتی کارآمد و متناسب با نیازهای مشتریان می‌تواند تفاوت زیادی در نتایج کمپین‌های تبلیغاتی ایجاد کند. بنابراین، اگر شما هم قصد دارید تبلیغاتی تاثیرگذار و موفق داشته باشید، باید این دلایل را شناسایی و از آن‌ها جلوگیری کنید. در این مقاله، به بررسی مهم‌ترین دلایل شکست تبلیغات و راهکارهایی برای جلوگیری از آن‌ها خواهیم پرداخت.

دلایل اصلی شکست تبلیغات

دلایل اصلی شکست تبلیغات

در دنیای تبلیغات آنلاین و آفلاین، بسیاری از کمپین‌ها به دلیل عوامل مختلف شکست می‌خورند. شناسایی این دلایل می‌تواند به برندها کمک کند تا تبلیغات خود را به‌گونه‌ای موثرتر و پربازده‌تر طراحی کنند. در این بخش به مهم‌ترین عواملی که باعث شکست تبلیغات می‌شوند، پرداخته می‌شود.

۱. نداشتن پیام واضح و جذاب

یکی از دلایل شکست تبلیغات، نداشتن پیام واضح و جذاب است. تبلیغاتی که نتوانند توجه مخاطب را جلب کنند، بی‌اثر خواهند بود. پیام تبلیغ باید ساده، مختصر و به‌وضوح نیاز مخاطب را برآورده کند. برای مثال، در کمپین تبلیغاتی یک برند لوازم آرایشی، پیام باید دقیقاً بیان کند که محصول چطور می‌تواند به زیبایی و راحتی زندگی مشتری کمک کند، نه اینکه فقط به ویژگی‌ها و ترکیبات محصول پرداخته شود. آمارها نشان می‌دهند که ۶۵% از کاربران فقط به تبلیغاتی توجه می‌کنند که پیام آن‌ها واضح و به‌وضوح نیاز آن‌ها را حل کند.

وبینار رایگان «درآمد نامحدود»

برنامه تحول مالی در سال ۱۴۰۴
علیرضا مطلبی

۲. عدم شناخت صحیح مخاطب هدف

یکی از دلایل بزرگ شکست تبلیغات، عدم شناخت صحیح مخاطب هدف است. اگر برندها نتوانند مخاطب مناسب را شناسایی کنند، تبلیغات آن‌ها احتمالاً بی‌اثر خواهند بود. شناخت دقیق مشتریان و نیازهای آن‌ها کلید موفقیت تبلیغات است. به‌عنوان مثال، اگر یک برند ساعت مچی تبلیغاتی را برای نسل هزاره (Millennials) طراحی کند اما نتواند نیازهای خاص این گروه را در نظر بگیرد، احتمالاً بازخورد خوبی نخواهد داشت. آمارها نشان می‌دهند که ۷۰% از مصرف‌کنندگان ترجیح می‌دهند با برندهایی ارتباط برقرار کنند که می‌دانند چه نیازهایی دارند.

۳. انتخاب زمان اشتباه برای تبلیغات

زمان‌بندی تبلیغات در کمپین‌ها باید به درستی انتخاب شود. تبلیغات پراکنده یا در زمان‌های نامناسب می‌تواند به شکست کمپین منجر شود. زمان درست برای تبلیغات تاثیر زیادی بر دسترسی به مخاطب دارد. به‌عنوان مثال، تبلیغاتی که در ساعات اوج کاری (۹ صبح تا ۵ عصر) منتشر می‌شوند ممکن است به دلیل مشغله‌های روزمره مردم تاثیری نداشته باشند. مطالعات نشان می‌دهند که تبلیغات در ساعات غیررسمی (مثل شب‌ها یا تعطیلات آخر هفته) ۲۵% تاثیر بیشتری دارند.

۴. عدم توجه به مزایا و منافع محصول

تمرکز تنها بر ویژگی‌های محصول و غفلت از بیان مزایا و منافع آن برای مصرف‌کنندگان، منجر به شکست تبلیغات می‌شود. اگر نتوانید ارزش واقعی محصول خود را نشان دهید، تبلیغ شما نمی‌تواند توجه مخاطب را جلب کند. مثلاً در یک تبلیغ برای یک گوشی جدید، مهم‌ترین نکته این است که ویژگی‌هایی مانند دوربین یا عمر باتری چگونه زندگی روزمره مشتری را بهبود می‌بخشد، نه صرفاً معرفی قابلیت‌های فنی آن. آمار نشان می‌دهد که ۷۸% از مصرف‌کنندگان ترجیح می‌دهند که تبلیغات بر روی مزایا و نحوه‌ی بهبود زندگی‌شان تمرکز کند.

۵. کمبود خلاقیت در طراحی تبلیغات

کمبود خلاقیت در طراحی تبلیغات

تبلیغات بدون خلاقیت و ایده‌های جدید به سرعت فراموش می‌شوند. خلاقیت در طراحی و پیام تبلیغ می‌تواند باعث شود که تبلیغ از دیگر تبلیغات متمایز شود و در ذهن مخاطب باقی بماند. برای مثال، کمپین تبلیغاتی یک برند خودرو می‌تواند از تکنیک‌های بصری جدید استفاده کند تا توجه مخاطب را جلب کند، مثلاً با استفاده از رنگ‌های خاص یا داستان‌گویی جذاب. مطالعات نشان می‌دهند که ۶۰% از مصرف‌کنندگان تبلیغاتی را بیشتر به یاد می‌آورند که خلاقانه و متفاوت بوده باشند.

۶. ضعف در تجربه مشتری و خدمات پس از فروش

حتی اگر تبلیغ موفق باشد، تجربه منفی از استفاده محصول یا خدمات پس از خرید می‌تواند منجر به شکست تبلیغات و برند شود. به همین دلیل، تجربه مشتری باید در تمام مراحل از خرید تا استفاده بهینه از محصول، مثبت باشد. برای مثال، اگر یک مشتری پس از خرید محصول، در روند نصب یا استفاده با مشکلاتی روبه‌رو شود، حتی اگر تبلیغ عالی بوده باشد، احساس رضایت و وفاداری از بین می‌رود. آمارها نشان می‌دهند که ۸۲% از مشتریان به برندهایی وفادار می‌مانند که خدمات پس از فروش عالی دارند.

۷. نداشتن ارزیابی صحیح از کمپین

برای ارزیابی موفقیت کمپین تبلیغاتی، باید از شاخص‌های مناسب استفاده کرد. یک کمپین تبلیغاتی ممکن است افزایش ترافیک داشته باشد اما نتایج مطلوبی از نظر فروش نداشته باشد. ارزیابی دقیق نتایج، به شما کمک می‌کند تا کمپین‌های آینده را بهبود بخشید. به‌عنوان مثال، ممکن است یک تبلیغ در شبکه‌های اجتماعی ترافیک زیادی ایجاد کند، اما نتواند نرخ تبدیل بالایی داشته باشد. بر اساس گزارش‌ها، ۶۳% از برندها به دلیل نداشتن ارزیابی صحیح از کمپین‌های تبلیغاتی، نتوانسته‌اند به بهبود فروش دست یابند.

۸. مشکل در هم‌راستایی تبلیغات با استراتژی برند

تبلیغات باید در راستای استراتژی برند باشند. اگر تبلیغ نتواند تصویر درستی از برند به مخاطب انتقال دهد، با شکست مواجه خواهد شد. یک تبلیغ باید هویت برند را به درستی نشان دهد. به‌عنوان مثال، یک برند لوکس نمی‌تواند تبلیغاتی ارزان‌قیمت و غیرحرفه‌ای طراحی کند. آمارها نشان می‌دهند که ۷۲% از مشتریان تمایل دارند از برندهایی خرید کنند که پیام‌ها و تبلیغات آن‌ها با هویت برند هم‌راستا باشد.

۹. بودجه ناکافی برای کمپین تبلیغاتی

کمبود بودجه برای تبلیغات باعث می‌شود پیام به اندازه کافی در معرض دید مخاطب قرار نگیرد و تبلیغات نتوانند تاثیرگذاری لازم را داشته باشند. برای یک کمپین موفق، اختصاص بودجه کافی ضروری است. به‌عنوان مثال، در کمپین‌های دیجیتال، کمبود بودجه می‌تواند به معنای نداشتن بازدیدکنندگان کافی از تبلیغات باشد. مطالعات نشان می‌دهند که ۴۵% از کمپین‌های شکست‌خورده به دلیل کمبود بودجه بوده‌اند.

۱۰. عدم توجه به طراحی درست تبلیغات

طراحی ضعیف تبلیغات باعث می‌شود که برند از چشم مخاطبان بیفتد. تبلیغات باید هم از نظر ظاهری جذاب و هم از نظر محتوایی دقیق و مفهومی باشند. به‌عنوان مثال، یک تبلیغ با طراحی ساده و شکیل می‌تواند تاثیر بیشتری بر روی مخاطب بگذارد نسبت به یک تبلیغ شلوغ و پیچیده. تحقیقات نشان می‌دهند که تبلیغات با طراحی بصری قوی، ۳۲% بیشتر دیده می‌شوند.

۱۱. تبلیغ بیش از حد محصول

تبلیغ بیش از حد محصول

گاهی اوقات تبلیغ بیش از حد در مورد ویژگی‌ها و مزایای یک محصول می‌تواند باعث سردرگمی یا حتی خستگی مخاطب شود. در این حالت، تبلیغات به جای جذب، مخاطب را دلسرد می‌کند. به جای تبلیغ بیش از حد، باید به مشتریان احساس نیاز به محصول و خدمات بدهید. برای مثال، تبلیغ یک گوشی هوشمند نباید فقط به ویژگی‌هایی مثل حافظه یا دوربین بپردازد، بلکه باید نشان دهد چطور این ویژگی‌ها می‌تواند تجربه کاربری را بهبود بخشد. مطالعات نشان می‌دهند که ۵۵% از مشتریان از تبلیغاتی که بیش از حد محصول را تبلیغ می‌کنند، خسته می‌شوند و از خرید منصرف می‌شوند.

۱۲. عدم تنوع در روش‌های تبلیغاتی

استفاده از تنها یک روش تبلیغاتی مثل تبلیغات بنری ممکن است باعث تکراری شدن و کم‌اثر شدن کمپین شود. تنوع در روش‌های تبلیغاتی مانند تبلیغات ویدیویی، شبکه‌های اجتماعی، ایمیل مارکتینگ و… می‌تواند به جذب مخاطب بیشتر کمک کند. به‌عنوان مثال، یک برند پوشاک می‌تواند علاوه بر تبلیغات بنری، از ویدیوهای کوتاه در شبکه‌های اجتماعی و پست‌های اینستاگرامی برای معرفی جدیدترین کالکشن خود استفاده کند. آمارها نشان می‌دهند که ۶۰% از برندها با استفاده از چندین روش تبلیغاتی به موفقیت بیشتری در کمپین‌های خود دست یافته‌اند.

۱۲. نادیده گرفتن رقبا

اگر فقط روی ویژگی‌های محصول خود تمرکز کنید و به رقبا توجهی نداشته باشید، نمی‌توانید در برابر رقابت‌های بازار دوام بیاورید. تبلیغات باید حتماً نقاط تمایز برند شما را با رقبا به نمایش بگذارند. برای مثال، اگر یک برند جدید وارد بازار گوشی‌های هوشمند شود، باید ویژگی‌هایی را برجسته کند که آن را از دیگر برندها متمایز می‌کند، مثل قیمت مناسب‌تر یا ویژگی‌های خاص. آمار نشان می‌دهد که ۷۵% از مصرف‌کنندگان هنگام انتخاب برند، به نقاط تمایز برند نسبت به رقبا توجه دارند.

۱۳. عدم بررسی و آزمایش پیش از اجرای کمپین

قبل از شروع یک کمپین تبلیغاتی بزرگ، باید تبلیغ خود را تست کنید. با انجام آزمایش‌های A/B می‌توانید به این پی ببرید که کدام پیام یا طراحی بهتر عمل می‌کند. برای مثال، ممکن است شما دو نسخه از یک تبلیغ ویدیویی را آزمایش کنید، یکی با پیام‌های احساسی و دیگری با پیام‌های اطلاعاتی، تا ببینید کدام یک برای مخاطب جذاب‌تر است. طبق گزارش‌ها، ۸۰% از برندهایی که آزمایش A/B انجام می‌دهند، شاهد بهبود ۱۵% در نرخ تبدیل کمپین‌های خود بوده‌اند.

چند مثال از شکست های تبلیغاتی بزرگ

کمپین “New Coke” (کوکاکولا): در سال ۱۹۸۵، کوکاکولا تصمیم گرفت طعم جدیدی به نام “New Coke” معرفی کند، اما این تغییر با واکنش منفی مصرف‌کنندگان روبرو شد. مردم به طعم جدید علاقه‌ای نداشتند و بیشتر از آنکه به ویژگی‌های محصول توجه کنند، از تغییر در طعم محبوب خود ناراضی بودند. این کمپین به عنوان یکی از بزرگ‌ترین شکست‌های تبلیغاتی شناخته می‌شود.

کمپین “PepsiCo and Kendall Jenner” (پپسی و کندال جنر): در سال ۲۰۱۷، پپسی تبلیغاتی با حضور کندال جنر منتشر کرد که در آن، مدل معروف در میان جمعیت معترضان به خیابان می‌رود و با دادن یک پپسی به افسر پلیس، وضعیت تنش‌زای اجتماعی را آرام می‌کند. این تبلیغ به شدت مورد انتقاد قرار گرفت چرا که بسیاری آن را سطحی و بی‌احترامی به جنبش‌های اجتماعی دیدند. پپسی مجبور شد تبلیغ را از تمامی رسانه‌ها بردارد.

کمپین “Gap Logo Redesign” (گیپ و تغییر لوگو): در سال ۲۰۱۰، برند گیپ لوگوی خود را تغییر داد بدون اینکه واکنش مناسب از طرف مشتریانش دریافت کند. تغییرات طراحی نه تنها باعث سردرگمی مشتریان شد، بلکه برند گیپ را از هویت اصلی خود دور کرد. بعد از چند هفته، گیپ مجبور شد به لوگوی قدیمی بازگردد.

کمپین “Ford Edsel” (فورد ادسل): در دهه ۱۹۵۰، فورد تصمیم گرفت خودرویی جدید به نام ادسل معرفی کند که قرار بود یک موفقیت بزرگ باشد. اما این خودرو به دلایل متعددی همچون طراحی نامناسب، قیمت بالا و عدم تطابق با نیاز بازار، شکست خورد و به یکی از بزرگ‌ترین شکست‌های تبلیغاتی تاریخ تبدیل شد.

کمپین “McDonald’s and the “I’m Lovin’ It” with a Happy Meal”: کمپین تبلیغاتی مک‌دونالدز با شعار “I’m Lovin’ It” در ابتدا موفقیت‌آمیز بود، اما در برخی از بازارها، تبلیغاتی که در آن از کودکان برای تبلیغ استفاده شده بود، با واکنش‌های منفی به خصوص از سوی سازمان‌های حمایت از کودکان مواجه شد. این کمپین به دلیل انتقادات شدید از نحوه استفاده از کودکان در تبلیغات با مشکل روبرو شد.

این مثال‌ها نشون می‌ده که حتی برندهای بزرگ هم ممکنه تبلیغاتشون به دلایل مختلف به شکست بخوره و در نتیجه برندها باید خیلی دقت کنند که از دلایل شکست تبلیغات جلوگیری کنند.

راهکارهای جلوگیری از شکست تبلیغات

در این بخش به راهکارهای عملی برای جلوگیری از شکست تبلیغات و افزایش اثربخشی آن‌ها پرداخته می‌شود. با استفاده از این راهکارها، برندها می‌توانند کمپین‌های تبلیغاتی خود را به طور بهینه‌تر طراحی کنند و از هدر رفتن منابع جلوگیری کنند.

۱. استفاده از داستان‌سرایی در تبلیغات

استفاده از داستان‌سرایی در تبلیغات

داستان‌سرایی یکی از بهترین راه‌ها برای جلب توجه مخاطب است. به جای تاکید صرف بر ویژگی‌های محصول، استفاده از داستان‌های جذاب و احساسی می‌تواند به ایجاد ارتباط عاطفی با مخاطب کمک کند. مخاطب باید بتواند خود را در داستان تبلیغاتی پیدا کند و احساس کند که این محصول یا خدمت به او مربوط است. به عنوان مثال، در کمپین تبلیغاتی یک برند لوازم خانگی، می‌توان داستانی از یک خانواده روایت کرد که با استفاده از محصول، مشکلات روزمره‌شان حل می‌شود. مطالعات نشان می‌دهند که ۷۸% از مخاطبان تمایل دارند تبلیغاتی را که داستان‌سرایی دارند، بیشتر به یاد بیاورند.

۲. انجام تحقیقات و شناخت دقیق مخاطب

یکی از راهکارهای جلوگیری از شکست تبلیغات، تحقیقات بازار و شناخت دقیق مخاطب است. تبلیغات باید دقیقاً با نیازها و خواسته‌های مشتریان هدف همخوانی داشته باشد. برای این کار، استفاده از داده‌های بازار و تحلیل رفتار مصرف‌کنندگان بسیار مهم است. اگر برندها نتوانند نیازهای واقعی مخاطبان خود را شناسایی کنند، احتمالاً تبلیغات آن‌ها بی‌اثر خواهند بود. طبق گزارش‌ها، ۶۵% از برندها که تحقیقات بازار دقیق انجام می‌دهند، بازده بیشتری از کمپین‌های تبلیغاتی خود دارند.

۳. انتخاب زمان مناسب برای تبلیغات

انتخاب زمان صحیح برای تبلیغات می‌تواند تأثیر زیادی بر موفقیت کمپین داشته باشد. باید زمان‌هایی را پیدا کنید که مخاطب بیشترین تمایل به مشاهده تبلیغات داشته باشد. برای مثال، اگر شما تبلیغی برای یک پلتفرم آموزشی آنلاین دارید، بهتر است آن را در ساعات آزاد یا تعطیلات منتشر کنید، زمانی که مخاطب بیشتر زمان دارد تا به تبلیغ توجه کند. آمارها نشان می‌دهند که تبلیغات در ساعات غیررسمی ۲۵% تاثیر بیشتری دارند.

۴. بیان مزایا و منافع محصول در تبلیغات

به جای تمرکز صرف بر ویژگی‌ها، باید مزایا و منافع محصول یا خدمات را برای مخاطب به وضوح بیان کرد. مشتری باید بفهمد که چگونه این محصول به نیازهای وی پاسخ می‌دهد. مثلاً در یک تبلیغ برای یک دوربین عکاسی جدید، به جای اشاره صرف به ویژگی‌هایی مثل رزولوشن یا قابلیت‌های فنی، باید بر این تمرکز کرد که این دوربین چطور می‌تواند لحظات زندگی مشتری را به بهترین نحو ثبت کند. آمار نشان می‌دهند که ۷۰% از مشتریان ترجیح می‌دهند تبلیغاتی را ببینند که منافع محصول را به وضوح بیان کنند.

۵. استفاده از خلاقیت و ایده‌های نوآورانه

تبلیغات با خلاقیت و ایده‌های نوآورانه همیشه بیشتر در ذهن مخاطب می‌مانند و می‌توانند تاثیر بیشتری بگذارند. تبلیغ باید جلب توجه کند و متفاوت از رقبا باشد. به‌عنوان مثال، در کمپین تبلیغاتی یک برند خودرو، استفاده از خلاقیت در طراحی و پیام‌های متمایز می‌تواند باعث متمایز شدن این تبلیغ از رقبا شود. مطالعات نشان می‌دهند که ۶۵% از مصرف‌کنندگان تبلیغاتی را به یاد می‌آورند که دارای ایده‌های خلاقانه بوده‌اند.

۶. ارائه تجربه مشتری مثبت

ارائه تجربه مشتری مثبت

بر تجربه مثبت مشتری تاکید کنید تا پس از خرید نیز برند شما در ذهن مشتری باقی بماند. تجربه‌ای که مشتری از خرید تا استفاده از محصول یا خدمات دارد باید عالی باشد. اگر یک برند بتواند تجربه‌ای بی‌نظیر از خرید تا استفاده از محصول فراهم کند، مشتری احتمالاً به یک طرفدار دائمی تبدیل خواهد شد. آمارها نشان می‌دهند که ۸۲% از مشتریان به برندهایی وفادار می‌مانند که تجربه خرید آن‌ها مثبت بوده است.

۷. بهینه‌سازی و تنظیم مجدد کمپین‌ها

بعد از اجرای یک کمپین، مهم است که به صورت مستمر عملکرد آن را بررسی و در صورت نیاز تغییرات لازم را اعمال کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا عملکرد کمپین‌های بعدی را بهبود بخشید و از منابع به طور بهینه استفاده کنید. به‌عنوان مثال، اگر تبلیغ در یک شبکه اجتماعی خاص عملکرد خوبی نداشته باشد، می‌توانید آن را به دیگر پلتفرم‌ها انتقال دهید یا پیام آن را بهینه‌سازی کنید. آمار نشان می‌دهند که برندهایی که کمپین‌های خود را به‌طور مستمر بررسی و بهینه‌سازی می‌کنند، شاهد بهبود ۲۰% در نرخ بازگشت سرمایه (ROI) خود بوده‌اند.

۸. ارزیابی موثر و تحلیل داده‌ها

برای موفقیت بیشتر، باید از تحلیل داده‌ها و ارزیابی نتایج به طور منظم استفاده کنید. این کار کمک می‌کند که استراتژی تبلیغاتی شما به مرور زمان بهتر و بهینه‌تر شود. به‌عنوان مثال، استفاده از ابزارهای تحلیل داده می‌تواند به شما کمک کند تا متوجه شوید کدام نوع محتوا برای مخاطب جذاب‌تر است یا کدام بخش از کمپین شما نیاز به بهبود دارد. طبق گزارش‌ها، ۷۵% از برندهایی که از تحلیل داده‌ها استفاده می‌کنند، موفق‌تر از برندهایی هستند که این کار را انجام نمی‌دهند.

۹. استفاده از رسانه‌های مختلف و متنوع

تبلیغات باید در رسانه‌های مختلف (تلویزیون، رادیو، شبکه‌های اجتماعی، سایت‌ها و…) پخش شوند. این کار می‌تواند دسترسی به مخاطبان بیشتری را فراهم کند و تاثیرگذاری تبلیغ را افزایش دهد. برای مثال، کمپین یک برند پوشاک می‌تواند به صورت همزمان در تلویزیون، اینستاگرام و تبلیغات بنری آنلاین منتشر شود تا هر کدام از مخاطبان خود را جذب کند. آمار نشان می‌دهند که تبلیغاتی که در چندین رسانه پخش می‌شوند، ۳۵% بیشتر به یاد می‌مانند.

نتیجه‌گیری

در نهایت، دلایل شکست تبلیغات می‌توانند به عوامل مختلفی مانند پیام نامناسب، عدم شناخت دقیق مخاطب هدف، یا زمان‌بندی غلط مرتبط باشند. با شناسایی این دلایل و اعمال راهکارهای مناسب، می‌توانید کمپین‌های تبلیغاتی موفق‌تری اجرا کنید و از هدر رفتن منابع جلوگیری کنید. برای موفقیت در تبلیغات، همیشه باید از داده‌ها و خلاقیت بهره ببرید. شما چه نظراتی در این باره دارید؟ خوشحال می‌شویم نظرات شما را در بخش کامنت‌ها بشنویم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

هدیه پیشنهادی

درآمد نامحدود

برنامه تحول مالی در ۱۴۰۴

محصول پیشنهادی

دوره روانشناسی پول

روانشناسی پول پایه

۳۰ میلیون تومان

روانشناسی پول پیشرفته

روانشناسی پول پیشرفته

۴۵ میلیون تومان

بیزینس سایکولوژی

بیزنس سایکولوژی

۲۰۰ میلیون تومان

پیمایش به بالا